مینویسد،۱ شیخ صدوق بر خلاف مرویات محمد بن عیسی بن عبید از یونس بن عبدالرحمان، مرویات محمد بن عیسی بن عبید از دیگر روات را غیر قابل اعتماد ندانسته و در شمار مستثنیات قرار نداده است؛ بلکه در این موارد از او نقل روایت نیز کرده است. به عبارت دیگر، خود محمد بن عیسی بن عبید از نظر شیخ صدوق و استادش ابنالولید، مشکلی نداشته است.
این مسئله نشان میدهد که شیخ صدوق و استادش ابنالولید، اعتقاد داشتند که مرویات محمد بن عیسی بن عبید یقطینی از یونس بن عبدالرحمان به گونهای است که اگر روایات دیگری مؤید آن مرویات نبود، باید از نقل آنها خودداری کرد. به عبارت دیگر، در دیدگاه شیخ صدوق و استادش ابن ولید، یونس بن عبدالرحمان برخی از مسائل غیر قابل پذیرش از نظر شیخ صدوق و ابنالولید را تنها برای محمد بن عیسی بن عبید بیان میکرد.
البته باید تذکر داد که نجاشی در خصوص این مسئله که ابن الولید، استاد شیخ صدوق، روایات متفرد محمد بن عیسی بن عبید یقطینی از احادیث و کتابهای یونس بن عبدالرحمان را غیر قابل اعتماد دانست، این گونه اظهار نظر میکند که اصحاب او (نجاشی) این نظر ابن الولید را نپذیرفتند و در مقابل این نظر ابن الولید، بر این اعتقاد بودند که چه کسی از نظر جلالت مانند ابوجعفر محمد بن عیسی خواهد بود۲ و سپس تمجید کسی چون فضل بن شاذان از محمد بن عیسی بن عبید را برای جلالت محمد بن عیسی بن عبید کافی میداند که طبق نقل کشی، فضل بن شاذان، محمد بن عیسی بن عبید را دوست میداشت و او را مدح و ستایش میکرد و میگفت در میان همقطاران او، کسی مانند او از جهت جلالت وجود ندارد.۳ نجاشی علاوه بر آن، در ترجمه ابوجعفر محمد بن احمد بن یحیی بن عمران الأشعری القمی (صاحب کتاب نوادر الحکمة) از ابوالعباس بن نوح نقل میکند که نظر ابن ولید در خصوص رجالی که استثنا کرده صحیح است؛ جز در خصوص محمد بن عیسی بن عبید که در حالی او را استثنا کرد که او ظاهر حال او بر عدالت و ثقه بودن او دلالت دارد.۴
1.. معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۱۲۲ - ۱۲۳
2.. رجال النجاشی، ص۳۳۳: «و رأیت أصحابنا ینکرون هذا القول و یقولون: من مثل أبی جعفر محمد بن عیسی».
3.. همان، ص۳۳۴: «قال أبو عمرو : قال القتیبی : کان الفضل بن شاذان( یحب العبیدی و یثنی علیه و یمدحه و یمیل إلیه و یقول : لیس فی أقرانه مثله. و بحسبک هذا الثناء من الفضل رحمه الله».
4.. همان، ص۳۴۸: «قال أبو العباس بن نوح: و قد أصاب شیخنا أبو جعفر محمد بن الحسن بن الولید فی ذلک کله و تبعه أبو جعفر بن بابویه( علی ذلک إلا فی محمد بن عیسی بن عبید فلا أدری ما رأیه فیه، لأنه کان علی ظاهر العدالة و الثقة».