پژوهشی در تاریخ‌گذاری و شناسایی مؤلف کتاب الأظِلَّة؛ اثری بازمانده از غُلات کوفه در سده‌های نخست - صفحه 157

متعدد حاکی از آن است که میراث فکری و آثار اعتقادی غلات در طول تاریخ از طریق منابع و آثار پیروان فرقه‌های مختلف از جمله نُصیریه به حیات خود ادامه داده است. در سال‌های اخیر با انتشار مجموعه ده جلدی از عمده منابع نُصیری زیر عنوان سلسلة التراث العلوی مسیر جدیدی برای پژوهش در باره آثار و تعالیم غلات نخستین گشوده شده است. این مجموعه در لبنان در سال‌های 2006 - 2010 میلادی به ‌وسیله ابو موسی و شیخ موسی (احتمالاً دو اسم مستعار) و مشتمل بر چندین اثر پیش‌دانسته نُصیری و غلات همچون الهدایة الکبری خصیبی و آثار منسوب به مفضّل بن عُمر جُعْفی و برخی آثار نو نشر یافته است. بدین‌ سان، این مجموعه مشتمل بر متون ارزشمندی از میراث منتشرنشده نُصیری است.

آنچه این آثار را برای پژوهش در باره جریان غلات اولیه شیعی با ارزش می‌سازد، این که بسیاری از این متون مملوّ از نقل‌ قول‌های فراوان از نگاشته‌های اولیه غالیان هستند که از این منظر به مثابه منابع واسطه در دسترسی به متون از دست رفته غلات به ‌شمار می‌روند. این نقل قول‌ها را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد: دسته نخست، شامل صفحاتی از آثاری است که متن آنها در دسترس بوده و پیش‌تر نشر یافته بودند (مانند: کتاب الهفت و الأظلة مفضّل بن عمر جُعفی۱)، دسته دوم مشتمل بر آثاری‌اند که تنها عناوین و نام مؤلفانشان دانسته است (همچون: کتاب الصراط اسحاق بن محمد نخعی کوفی، ملقّب به أحمر)۲ و بخش سوم، شامل آثاری است که تنها عناوین آنها دانسته است و نام مؤلفانشان کاملاً ناشناخته ‌است.۳

1.. برای نمونه، ر.ک: حقائق أسرار الدین، ص۱۷، ۶۰، ۶۳ - ۶۴، ۶۵، ۱۰۸، ۱۴۷ - ۱۴۸، ۱۵۰- ۱۵۶، ۱۶۱.

2.. با وجود آن که برخی عالمان مسلمان این کتاب را به اسحاق احمر نخعی نسبت داده‌اند (برای نمونه ر.ک: مروج الذهب، ج۲، ص۱۰۷؛ لسان المیزان، ج۱، ص۳۷۲؛ کتاب الفصل فی الملل، ج۴، ص۱۸۶)، اما آرون فریدمن (ر.ک: The Nusayrī-Alawīs, p.۲۴۴) آن را همان کتاب الصراط منسوب به مفضل بن عمر جعفی دانسته است. گفتنی است که آنچه از نقل قول‌های کتاب الصراط اسحاق در دست است (برای نمونه، ر.ک: حقائق أسرار الدین، ص۲۳، ۴۰، ۱۳۵) با مطالب کتاب الصراط منسوب به مفضل مشابهتی ندارد؛ علاوه بر آن که حرانی در مواردی با تعابیری همچون «و قال إسحاق فی کتاب الصراط» به انتساب کتاب به اسحاق تصریح دارد. به گفتۀ مسعودی و ابن حزم و ابن حجر عسقلانی (همانجاها) فیاض بن علی بن محمد بن فیاض - که خود نیز از غلات بود - کتاب القسطاس را در رد کتاب الصراط اسحاق احمر نگاشت.

3.. برای نمونه می‌توان به کتاب معرفة الباری - که حرانی در حقائق أسرار الدین دو نقل قول از آن آورده (ص۲۹، ۵۴) - اشاره کرد. در پژوهش مستقلی که در بارۀ پیوند ابن شعبه حرانی و نصیریه با تکیه بر آثار منسوب به وی، به‌ ویژه کتاب حقائق أسرار الدین در حال انجام دارم (در بارۀ انتساب این آثار به وی، ر.ک: «پژوهشی در انتساب...»، ص۵۶-۶۶)، نزدیک به ۲۴ اثر را شناسایی کرده‌ام که مؤلف نقل قول‌هایی فراوانی را از آنها با تصریح به عناوینشان در کتاب خود آورده است. از این رو، این کتاب وی در کنار سایر آثار عالمان نصیریه منبع حایز اهمیتی در شناخت این آثار - که بیشتر منتسب به راویان غالی هستند - به‌ شمار می‌رود. در واقع، کتاب الأظلة - که موضوع این مقاله است - از جملۀ همین منابع ابن شعبة حرانی در حقائق أسرار الدین و دیگر مؤلفان نصیری مذهب متقدم و معاصر وی بوده است.

صفحه از 179