بنا بر آنچه گذشت، روشن است که نه تنها انتساب همه این چهار کتابِ نقل کننده از کتاب الأظلة به مؤلفان ادعایی قابل اعتماد است، بلکه حتی تاریخگذاری آنها با قطعیت بیشتری ممکن است. همچنین، از نیمه دوم سده سوم تا نیمه دوم قرن چهارم هجری قمری نقل قولهایی از کتاب الأظلة در اختیار است.
پنج. تاریخگذاری کتاب الأظلة و شناسایی مؤلف احتمالی آن
چهار مورد از شش عبارت کتاب الأظلة - که در کتاب حقائق أسرار الدین۱ و دو عبارت هم که در حاوی الأسرار۲ نقل شده است - از یونس بن ظبیان، از امام صادق علیه السلام روایت شده است. یونس بن ظبیان از شاگردان امام صادق علیه السلام و از غلات مشهور عصر خود بوده است۳ که در فهرست أسماء مصنفی الشیعة نجاشی به عنوان راوی غیر قابل اعتمادی که تألیفاتش مملو از «تخلیط» است، معرفی شده است؛۴ در حالیکه طوسی تنها به اثری از او تحت عنوان «کتاب» اشاره دارد.۵ نجاشی هیچ یک از تألیفات وی را نام نمیبرد. او چنان که در ابتدای مقاله گذشت، چهار شخص دیگر را در مواضع مختلف نام برده است که کتابهایی با عنوان کتاب الأظلة نوشته بودند. بر این اساس، دو احتمال در اینجا رخ مینماید: یکی آن که یونس در واقع مؤلف کتاب الأظلة است و چهار کتاب دیگر با عناوین مشابه متفاوت از آن هستند، یا آن که کتاب الأظلة یکی از همان چهار کتاب است و یونس فقط راوی واقعی یا جعلی برخی عبارات آن از امام صادق علیه السلام است. در عین حال، احتمال سومی هم میتواند هر دو احتمال بالا را رد کند.
بنا بر احتمال نخست، کتاب الأظلة از آنِ یونس بن ظبیان، راوی نخست مطالب کتاب از امام صادق علیه السلام، بوده است؛ هر چند در منابع فهرستی امامیه هیچ اشارهای به وجود آن
1.. حقائق أسرار الدین، ص۴۱، ۷۱، ۱۶۸، ۱۷۳.
2.. حاوی الأسرار، ص۲۰۳، ۲۰۷. در عبارت منقول از یونس بن ظبیان از امام صادق( در صفحۀ ۲۰۳ حقائق أسرار الدین، بر خلاف نقل قول موجود در صفحۀ ۲۰۷، هیچ ذکری از عنوان کتاب الأظلة نیامده است، اما این عبارت عیناً در جای دیگری از حقائق أسرار الدین (ص۴۵) با تصریح بر عنوان کتاب الأظلة از آن نقل شده است.
3.. ر.ک: إختیار معرفة الرجال، ص۳۶۳ - ۳۶۵.
4.. رجال النجاشی، ص۴۲۹. وصف کتاب به «تخلیط» میتواند بر این دلالت داشته باشد که کتاب بر پایه عقاید غلو آمیز و یا احادیث بی پایه در این نوع باورهای غالیانه و مفوضی شکل گرفته است. ابوالهدی کلباسی (سماء المقال، ج۲، ص۲۸۵ - ۲۸۹) چهار معنا و مصداق برای تخلیط برشمرده است: ۱. خلط میان اعتقادات صحیح و اعتقادات فاسد، ۲. خلط میان روایات مُنکَر و غیر آن، ۳. خلط اسانید دو یا چند روایت با یکدیگر، ۴. خلط مطاب صحیح با غیرصحیح.
5.. فهرست الطوسی، ص۵۱۲.