امامان حسنین، سجاد و صادقین علیهم السلام رسانده باشند و آن بزرگواران با شنیدن چنین روایتی فرموده باشند: «سلیم راست گفته است»، مطلبی است که در منابع عامه هیچ شاهد و متابعی ندارد که البته چندان نیز جای تعجب ندارد؛ اما در منابع شیعی نیز با بررسی تمام سند روایت، به اسم سلیم در رأس سند و به عنوان تنها راوی این حدیث برمیخوریم۱ که خود از ضعفهای حدیثی به حساب میآید.
در مورد این ادعای سلیم، یعنی وقوف به مطالب کتاب موجود نزد علی علیه السلام، باید گفت که این بخش، علاوه بر تفرد در نقل، با مشکل دیگری نیز مواجه است. روایات نقل شده از سایر اصحاب ائمه علیهم السلام که مربوط به توصیف این کتاب، حال با هر نامی که در سایر روایات آمده، اعم از الجفر، الجامعه، کتاب علی علیه السلام و.... همگی بیانگر عدم اطلاع آنان از محتویات این کتاب یا کتابها و یا آگاهی اجمالی به آنها است. حتی از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده که حضرت فاطمه علیها السلام به او فرموده است:
۰.ای جابر! اگر منعی نبود اجازه میدادم در آن بنگری، ولی نهی شده است كه جز پیامبر و یا وصی پیامبر و یا اهل بیت پیامبر به آن دست بزند.۲
بنا بر این، سؤالی که اینجا مطرح میشود، این است که مگر سلیم چه فضیلت و امتیازی نزد علی علیه السلام داشت که دیگر اصحاب نداشتند؟ و اصلاً چه ضرورتی داشت که وی باید بر این تفاصیل و جزئیات واقف میشد؛ در حالی که در کتاب سلیم اصحاب خاص علی علیه السلام _ که در جو متشنج آن دوره تنها یاری دهندگان آن حضرت بودند _ ابوذر، مقداد، سلمان و زبیر معرفی شدهاند و حتی از قول علی علیه السلام نقل میشود که همه جز این چهار نفر، پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مرتد شدند. پس اگر فضیلتی بود، باید شامل حال این چهار نفر میشد، نه سلیم.
3-5-2-3. ارزیابی دسته دوم از متفردات سلیم در محور احادیث تاریخی
چنان که پیشتر بیان شد، بخش اعظم احادیث کتاب سلیم در موضوعات تاریخی وارد شده است. از این رو، شاید بیشترین اشکالات نیز از جهت تفرد در نقل در همین بخش قابل مشاهده باشد. این احادیث در سه موضوع: ماجرای جنگ جمل، گفت و گوی محمد بن ابی بکر با خلیفه اول در واپسین لحظات حیات، و وجود فرقه سامره در میان فرق
1.. رجال الکشی، ص۱۰۴.
2.. عیون اخبار الرضا(، ج۱، ص۴۰.