سالهای 100ق، تا 170ق، بیشتر فعالیتهای علمی و اجتماعی و حتی سیاسی شیعیان در كوفه پیگیری میگردید.
2. شكلگیری مدرسه حدیثی امامیه در بغداد
چنان كه اشاره شد، با انتقال محدثان کوفی به بغداد با تلاشهای علمی آنان و نیز فعالیتهای اصحاب بغدادیتبار،۱ كانون حدیثی بغداد پیریزی شده و هسته اولیه آن شكل گرفت. این کانون حدیثی در دهههای نخستین سده سوم هجری به اوج خود رسید. با شروع نفوذ امامیه و گسترش اندیشه آن، به تدریج نگرانی از سوی دستگاه خلافت پیدا شد و فشارها بر گروههای شیعی آغاز گردید۲ تا جاییكه جریان كلامی امامیه در اواخر قرن دوم در بغداد بر اثر تنگاهای سیاسی به افول گرایید؛ ولی با این وجود، جریان حدیثی حدود نیم قرن در بغداد تداوم یافت. با آن كه مواجهه با جریانهای فكری رقیب در قالب مناظرات و ردیهنگاری _ که از مهمترین كاركردهای دانش كلام است _ با تنگتر شدن فضای بیرونی عملاً به محاق رفت، اما جریان حدیثی امامیه در بغداد به دلیل كاركرد درون مذهبی و انتشار پنهانی تا حد زیادی با چنین موانعی رو به رو نبود.
در راه اندازی و ساماندهی جریان حدیثی امامیه در بغداد شخصیتهای مهمی نقشآفرینی كردهاند. عبدالرحمن بن حجاج كوفی (زنده در اوائل قرن سوم) با اقامت در بغداد۳ یكی از مهمترین پایهگذاران كانون حدیثی بغداد است۴ كه نقش بسزایی در پویایی و شكوفایی عرصه نشرحدیث و پرورش شاگردان داشته است. افراد برجستهای چون صفوان بن یحیی و ابن ابیعمیر حجم قابل توجهی از معارف حدیثی را از او فراگرفتهاند. تأثیرگذاری عبدالرحمن بن حجاج بر سایر اصحاب به قدری برجسته بوده است كه از وی با عنوان «استاد» شخصیتی چون صفوان بن یحیی یاد كردهاند.۵ همزمان با عبدالرحمن بن حجاج،
1.. در این خصوص میتوان به افرادی مانند یحیی بنحجاج کرخی، ابوالیسع کرخی بغدادی، قاسم بنعروه بغدادی، اشاره کرد (رجال النجاشی، ص۲۹۳، ۳۱۴ و ۴۴۵).
2.. برای نمونه: محمد بنابی عمیر مدتی را در زندان عباسیان گذاراند و حتی تازیانه خورد (اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۵۵؛ رجال النجاشی، ص۳۲۶).
3.. رجال النجاشی، ص۲۳۷.
4.. امام صادق( در بارهاش فرموده است: «یا عبد الرحمن! کلم أهل المدینة، فانی أحب أن یری فی رجال الشیعة مثلک» (اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۴۱).
5.. رجال الطوسی، ص۲۳۶.