۰.الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُلْهِمِ عِبَادَهُ حَمْدَهُ وَ فَاطِرِهِمْ عَلَی مَعْرِفَةِ رُبُوبِیتِهِ؛۱
۰.حمد و ستایش از آنِ خدایی است که حمدش را به بندگانش الهام فرمود و آنها را بر معرفت ربوبیت خویش آفرید.
ارسال پیامبران نیز برای برای بازنمایی همان میثاق فطری است:
۰.فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیهِمْ أَنْبِیاءَهُ لِیسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ؛۲
۰.پیامبرانش را در میان آنها برانگیخت و انبیای الهی را یک به یک بهسوی آنها فرستاد تا ادای پیمان فطرتش را مطالبه نماید.
این نوع از معرفت _ که بر قلب انسان تابانده میشود۳ _ فعل خدا است؛ بر خلاف معرفتهای دیگر که فعل بشر و حاصل تلاش بشر او است.
اصل دوم. امکان شناخت حداقلی از خدا در روایات علوی علیه السلام
در روایات علوی علیه السلام این حقیقت بهروشنی مشاهده میشود که نه تنها معرفت حقتعالی ناممکن نیست، بلکه برترین معارف است. امام علی علیه السلام فرمود:
۰.أَوَّلُ الدِّینِ مَعْرِفَتُهُ؛۴
ابتدای دینداری معرفت خدا است.
حضرت میفرماید:
۰.مَعْرِفَةُ اللّهِ سُبْحَانَهُ أَعْلَی الْمَعَارِفِ؛۵
معرفت خدای سبحان والاترین شناختها است.
بدون شناخت خدا، تمام معرفتهای بشری ناقص است و تنها در سایه شناخت خداوند، معارف بشری کامل میشود:
۰.مَنْ عَرَفَ اللّهَ كَمُلَتْ مَعْرِفَتُهُ؛۶
هر کس خدا را بشناسد، معرفتش کامل میشود.
این مطلب در دعاها و مناجاتهای آن حضرت نیز چنین تجلی یافته است:
1.. همان، ج۱، ص۱۳۹.
2.. نهجالبلاغه، خطبۀ یکم.
3.. التوحید، ص۲۳۹.
4.. نهجالبلاغه، خطبۀ یکم.
5.. غرر الحکم، حکمت ۱۲۷۰.
6.. همان، حکمت ۱۲۶۹.