بررسی روایت «حمال ذو وجوه» بودن قرآن در نهج البلاغه - صفحه 146

اما از جهت معنایی و فقه الحدیثی می‌توان این طور تحلیل کرد که مراد از عبارت «حمال ذو وجوه» در کلام 77 آن است که قرآن كریم در مقام هست‏ها و نیست‏ها، چنین قابلیتی داشته كه بر معانی مختلف حمل شود و امكان ارائه قرائت‏های گوناگون (اعم از حق و باطل) از متون آن وجود دارد و با توجه به چنین خاصیتی در قرآن و نوع شخصیت احتجاج شوندگان (خوارج)، امام علی علیه السلام به ابن عباس توصیه می‌فرماید كه با سنت با آنها مناظره و احتجاج نماید؛ چرا که نگاه آسیب‌شناسانه به فضای صدور كلام 77 و شخصیت‌شناسی خوارج نشان می‌دهد كه تمامی آنها یك‌دست نبوده، بلكه برخی مغرضانه و برخی جاهلانه به بحران دامن می‌زدند. یک دسته از آنها عاملانه در صدد تحریف واقعیات و وارد نمودن خدشه و شبهه بودند. قتاده می‌گوید: وقتی علی علیه السلام سخن محكّمه را شنید، فرمود: اینان چه كسانی هستند؟ گفتند: قاریان قرآن. حضرت فرمود: خیر، بلكه ناكامان عیب‌جو هستند. گفتند که آنان می‌گویند: «لا حكم الاّ لله». امام فرمود: «سخن حقی است كه از آن باطل را می‌جویند».۱ این روحیه عیب‌جویانه خوارج سبب می‌شد كه نتوانند حق را آن چنان كه باید ببینند و در صدد برداشت‏ها و پاسخ‏های هر چند‏ غیر روش‌مند از قرآن بوده تا در مناظرات از آنها بهره ببرند.

اما مفسر در مقام بایدها و نبایدها موظف است در سیری روش‌مند تمامی اصول و قراین تفسیری را به کار گرفته و وجوه و لایه‏های معنایی صحیح را کشف نماید تا بتواند از معانی واقع‌نما و شبه صحیح باطل مصون بماند. به عبارت دیگر، قرآن کریم دربردارنده لایه‏ها و وجوه معنایی گوناگون است که ممکن است در دو بعد معناشناسانه و آسیب‌شناسانه بسط و گسترش یابند. در عبارت «حمّال ذو وجوه تقول و یقولون»، عبارت «تقول» ناظر به بعد آسیب‌شناسانه است؛ یعنی آن دسته از وجوه معنایی صحیح که جبهه حق (مانند ابن عباس) ارائه می‌دهد. در مقابل، عبارت «یقولون» نیز می‌تواند ناظر به بعد آسیب‌شناسانه باشد؛ یعنی آن دسته از وجوه معنایی باطل که از جانب جبهه باطل (مانند خوارج) مطرح می‌گردد.

از این رو، با توجه به فضای صدور کلام، می‌توان وجوه ‌ذیری قرآن و نوع ارتباط آن با حدیث را استنباط نمود؛ به طوری که وجوه‌پذیری قرآن به معنای کثرت قرائت‏ها و برداشت‏ها از متن، آن گونه که هرمنوتیک فلسفی در غرب می‌انگارد، نیست، بلکه ناظر به دو بعد معناشناسانه و آسیب‌شناسانه است که پذیرش اولی و نفی دیگری بر اساس سیری

1.. المصنّف، ج۱۰، ص۱۵۰؛ كنز العمال، ج۱۱، ص۲۷۲؛ امام علی( و خوارج، ص۲۹۷.

صفحه از 149