پیامبر صلی الله علیه و اله نازل میشد و در تفسیر «ثم انّ علینا بیانه » گفته شده که مراد از این آیه، همان تبیین و روشن ساختن آنچه از آیات اراده شده و یا احکام شریعت است که قالب کلی و روح آن در آیات قرآن طرح شده است. در اینجا متن دو کتاب تفسیری را به عنوان نمونه ذیل این آیه یادآور میشویم:
در تفسیر المیزان ذیل آیه چنین آمده است:
۰.قوله «ثم انّ علینا بیانه»، أی علینا ایضاحه علیک بعد ما کان علینا جمعه و قرآنه، فثمَّ للتأخیر الرتبی لأنّ البیان مترتب علی الجمع و القراءة رتبة؛۱
۰.گفتار خدا که فرمود: «ثم انّ علینا بیانه»، یعنی توضیح و تبیین قرآن برای تو (پیامبر صلی الله علیه و اله) بر عهده ما است. البته پس از جمعآوری و قرائت آن که آن نیز بر عهده ما است. پس «ثمّ» برای بیان تأخیر رتبی است؛ زیرا تفسیر و تبیین قرآن به لحاظ رتبه بعد از مرحله گردآوری و قرائت آن است.
و در تفسیر جامع البیان طبری آمده است:
۰.«ثم انّ علینا بیانه»، یقول تعالی ذکره ثمّ انّ علینا بیان مافیه من حلاله و حرامه و أحکامه لک مفصّلة؛۲
۰.خداوند با تعبیر «ثمّ إنّ علینا بیانه» در پی آن است که بگوید بیان و تفسیر آنچه در آیات آمده از حلال و حرام و احکام آن به طور مفصّل بر عهده ما است.
3 - 3. احادیثی با مضمون نزول تفسیر
1 - 3 - 3. احادیثی که تصریح در نازل شدن تفسیر آیات از طرف خدای متعال دارد. حدیثی را شیخ طوسی رحمه الله در مقدمه تفسیر التبیان از طریق عایشه گزارش کرده است:
۰.روی عن عائشة أنّها قالت: لم یکن النبیّ صلی الله علیه و اله یفسّر القرآن الاّ بعد أن یأتی به جبرائیل؛۳
۰.از عایشه روایت شده که گفت: پیامبر صلی الله علیه و اله قرآن را تفسیر نمیکرد، مگر بعد از آن که جبرئیل علیه السلام تفسیر آن را میآورد.
این حدیث تصریح در مطلب دارد و شیخ طوسی نیز همین معنا را فهمیده و آن را ذیل این بحث _که کسی حق ندارد قرآن را با رأی و اندیشه خود تفسیر کند _آورده است.
1.. المیزان، ج۲۰، ص۱۱۰.
2.. جامع البیان (تفسیر الطبری)، ج۱۴، جزء ۲۹، ص۱۹۰.
3.. التبیان، ج۱، ص۴.