معناشناسی، مختصات و مصادیق «حجب و سرادقات» در حدیث شیعه - صفحه 115

اما در اصطلاح عارفان، مراد از حجب، انطباع ممکنات در قلب است که مانع از قبول تجلی حق در قلب می‌شود.۱ ابن‌عربی بر آن است که حجابْ چیزی است که از قرب به خداوند متعال ممانعت می‌کند که دارای انواع ظلمانی و نورانی است. در گزارش تهانوی، حجاب، نوعی ظهور خداوند متعال در مظاهر اعیان ممکنات است.۲ او به نقل از التجانی در کتاب المحاریب، حجب ظلمانی را حجب نفس و حجب نورانی را حجب روح معرفی می‌کند که سالک ابتدا باید حجب ظلمانی را خرق کند تا بتواند در حجب نورانی وارد شود.۳ ابن عربی تقسیم‌بندی دیگری از انواع حجاب‌ها بیان می‌کند که در آن حجب، به حسی (مانند: غشاوه، عمی، صمم، جلباب و...) و معنوی (مانند: حسد، جهل، حقد و...) تقسیم می‌شوند و شرط خرق این حجب را رسیدن به نور یقین برمی‌شمارد.۴

معناشناسی حجب و سرادقات در حدیث شیعه

حجب

علامه مجلسی بر آن است که روایات مربوط به حجاب‌ها و استار و سرادقات دارای ظاهر و باطن هستند و باطن این روایات بیان‌گر این مطلب‌ است که این حجاب‌ها مانع وصول خلق به کنه ذات خداوند متعال‌اند. ایشان در ادامه به وجود دو گونه حجاب ظلمانی و نورانی اشاره می‌کند و می‌گوید مراد از حجب ظلمانی آن چیزی است که به نقص مخلوقات باز می‌گردد؛ به سبب ممکن الوجود بودن و فقر و احتیاج و حادث بودن آنها. مراد از حجب نورانی نیز آن چیزی است که به تجرد و تقدس و کمال و عظمت خداوند متعال باز می‌گردد که واجب الوجود است.

علامه مجلسی در شرح چگونگی حضور ملائکه در حجب، می‌گوید که مراد از حجب جسم لطیف است. البته ایشان عرش و کرسی و ملائکه و... را نیز جسم لطیف می‌داند و مجرد محض نمی‌شمارد. هر چند این دیدگاه علامه مجلسی با آن‌چه در ادامه از گذر روایات اثبات می‌شود، قابل نقد است؛ چرا که با تفحص در روایات که پس از این آمده مشخص می‌شود، این بخش از خلقت از جنس مجردات‌اند نه اجسام لطیف و از جنس عالم ماده

1.. اصطلاحات الصوفیه، ص۲۱؛ کتاب التعریفات، ص۳۷.

2.. کشاف اصطلاحات الفنون، ماده حجب.

3.. کتاب المحاریب، محراب الوجه، ۲۸.

4.. کتاب الحجب، ص۱۱ - ۱۸.

صفحه از 131