1. حجابها هم تکوینیاند و هم تشریعی؛ برخی حجابها از نوع خلقاند و مرتبهای از خلقت به شمار میروند و در روایات با تعابیری همچون «حجب النور، النار، الدخان، الظلمه، السحاب، العزه، القدره، الرحمه و...»۱ از آنها یاد شده است و نیز خود جهان مادی و خلقت خلق در شمار این حجب قرار گرفته است. در روایات آمده برخی از برخی در حجاب قرار گرفتهاند تا مشخص شود که حجابی میان خلق و خداوند به جز خود خلق وجود ندارد:
۰.حجب بعضها عن بعض لیعلم أن لا حجاب بینه و بینها غیرها.۲
و یا میفرماید:
۰.لا حجاب بینه و بین خلقه غیر خلقه.۳
حجابهای تکوینی خود دو گونهاند: گونه اول، حجابهای مجرد (ربانی) که در روایات از آنها به «حجب النور» تعبیر شده است. از جمله ویژگیهای آنها این است که شکافتن آنها تنها با دیده دل امکان پذیر است؛۴ به این معنا که فرد دیگر، به جز خداوند متعال را نمیبیند. در واقع، نگاه استقلالی انسان به خود و مخلوقات با تخلق به صفات ربانی از بین میرود و به مقام فنا فی الله میرسد که جز خداوند را نمیبیند. در روایتی از امام رضا علیه السلام آمده است:
۰.خلق الله (تعالی) الخلق حجاب بینه و بینهم، و مباینته إیاهم مفارقته إنیتهم.۵
در واقع، تباین و حجاب میان خلق و خداوند متعال خود خلقاند و انیت ایشان مانع از فهم حق است. توجه به این نکته ضروری است که دو نوع حجاب است:
یک حجاب به معنای مطلق آن که اعم از هر حجاب است و یک اصطلاح «حجب نور» که مرتبهای اعلا از خلقت است؛ به گونهای که شارحان حدیث از آن با عبارت مقام تجلیات نور عظمت پروردگار متعال یاد کردهاند.۶
گونه دوم، حجابهای تکوینی مادی که شامل همان محدودیتهای عالم ماده است؛
1.. التوحید، ص۲۷۸؛ الخصال، ص۴۰۱.
2.. الاحتجاج، ج۲، ص۱۷۷.
3.. التوحید، ص۳۰۹.
4.. إقبال الأعمال، ج۳، ص۲۹۹.
5.. الأمالی (طوسی)، ص۲۲؛ الاحتجاج، ج۲، ص۱۷۵ تا ۱۷۶.
6.. شرح أصول الکافی، ج۳، ص۱۸۶.