مستقیم، در شکلگیری نیازها، انگیزهها، رغبتها و اهداف زندگی تأثیر گذار هستند، اما برخی از آنها به صورت مستقیم، چنین رسالتی را به عهده گرفتهاند؛ برای نمونه میتوان به آیاتی اشاره نمود که هستی را به دو ساحت دنیا و آخرت تقسیم نموده و با توصیف و ارزش داوری بین این دو ساحت به صورت مستقیم مسیر حرکت انسان را ترسیم نمودهاند.
این ارزشْ داوری با گستره معنایی که ایجاد نموده است، از جزئیترین شؤون زندگی تا کلیترین آن را تحت تأثیر قرار میدهد؛ برای نمونه آیاتی۱ مانند: « قُلْ مَتَاعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقَی»۲ _ که دنیا را کالایی کم ارزش و آخرت را نیک و خیر معرفی میکنند _ باعث کاهش رغبت افراد نسبت به دنیا و افزایش آن نسبت به آخرت میشوند. آموزههای اسلامی، علاوه بر توصیف، از توصیههای مستقیم نیز دریغ نکرده و به صورت مستقیم «رغبت» مؤمنان را در موضوع دنیا و اخرت هدف قرار دادهاند.۳ هدف از این نوع گزارههای دینی شکلدهی نیازها، انگیزهها و رغبت مؤمنان نسبت به موضوعات دنیوی و آخروی است که در ادبیات دینی از مفهوم زهد برای آن استفاده شده است.
فهم صحیح حوزه رغبت از دو جهت اهمیت والایی دارد: ابتدا آشنایی با یکی از مفاهیم مهم اسلامی و جلوگیری از سوء برداشتی که از صدر اسلام تا کنون دنیای اسلام با آن رو به رو بوده است. وجود سوء برداشت۴ حتی در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نشان دهنده آن است که این حوزه به لحاظ محتوایی دارای پیچیدگیهای زیادی است و نکته دوم، آن که امروزه مکاتب فکری تلاش دارند تا جایگزینهای مناسبی در حوزه تنظیم رغبت، ارضای نیازها و جهت دهی به انگیزهها ارائه دهند. از همین روی، عدم به روز رسانی ادبیات دینی ممکن باعث خلأ نئوریک در این حوزه تلقی گردد.
1.. فَمَا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ قَلِیلٌ (سوره توبه، آیه ۷۷) ؛ وَ فَرِحُوا بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ مَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ مَتَاعٌ (سوره رعد، آیه ۲۶)؛ یَا قَوْمِ إِنَّمَا هذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا مَتَاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِیَ دَارُ الْقَرَارِ (سوره غافر، آیه ۳۹) ؛ وَ مَا أُوتِیتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَمَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ زِینَتُهَا وَ مَا عِنْدَ اللهِ خَیْرٌ وَ أَبْقَی أَ فَلاَ تَعْقِلُونَ (سوره قصص، آیه ۶۰)؛ وَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتَاعٌ إِلَی حِینٍ (سوره بقره، آیه ۳۶).
2.. سوره نساء، آیه ۷۷.
3.. روایاتی مانند: کونوا من الزاهدین فی الدنیا و الراغبین فی الاخرة (الکافی، ج۲ص۱۳۱)؛ فازهدوا فیما یفنی و ارغبوا فیما یبقی (التوحید، ص۳۷۸) ؛ « ... یا عیسی ازهد فی الفانی المنقطع....» (الکافی، ج۸، ص۱۳۴) یا روایتی از امام علی( که میفرماید: إنَّ الدُّنیا قَدِ ارتَحَلَت مُدبِرَةً، و إنَّ الآخِرَةَ قَدِ ارتَحَلَت مُقبِلَةً، و لِکُلِّ واحِدَةٍ مِنها بَنونَ، فَکونوا مِن أبناءِ الآخِرَةِ و لا تَکونوا مِن أبناءِ الدُّنیا، ألا و کونوا مِنَ الزّاهِدینَ فِی الدُّنیا الرّاغِبینَ فِی الآخِرَةِ (همان، ج۲، ص۱۳۱).
4.. جریان صدر اسلام در باره عثمان بن مظعون (همان، ج۵ ص،۴۹۴)؛ دو جریان دیگر در زمان امام صادق( با سفیان ثوری و عباد بن کثیر بصری رخ داده است (همان، ج۶، ص۴۴۳، صحیح مسند).