بررسی روایات «احرف سبعه» در میراث روایی إمامیه - صفحه 111

دارد كه مراد از آن جز با توقیف حاصل نشود.1

اگر چه شیخ صدوق تصریح نکرده که مراد از روایت نزول قرآن بر سبعة أحرف، لغات کثیره است، لکن با توجه به تصریح وی، «فأما القرآن قد نزل بلغات كثیرة» یکی از احتمال‏های قابل توجه در باره دیدگاه شیخ صدوق در باره روایت «نزول قرآن بر سبعة أحرف» این است که او آن روایت را ناظر به «لغات کثیرة» دانسته است. بر این اساس، عدد هفت نیز در این‌جا بر مبالغه و کثرت دلالت می‏کند. البته پیش از شیخ صدوق نیز این دیدگاه از ناحیه برخی از علمای عامه نیز مطرح شده ‏است؛ به عنوان نمونه:

الف. قاسم بن سلام (م224ق) روایت «نزل القرآن علی سبعة أحرف كلها كافٍ شافٍ (فاقرأوا كما علمتم)» را ناظر به «سبع لغات من لغات العرب» دانسته‏ و در خصوص معنای این روایت تصریح کرده ‏است:

سبعة أحرف، یعنی سبع لغات من لغات العرب، و لیس معناه أن یكون فی الحرف الواحد سبعة أوجه، هذا لم یسمع به قط، و لكن یقول : هذه اللغات السبع متفرقة فی القرآن، فبعضه نزل بلغة قریش، و بعضه بلغة هذیل، و بعضه بلغة هوازن، و بعضه بلغة أهل الیمن، و كذلك سائر اللغات و معانیها مع هذا كله واحد.۲

ب. ابن ‏‏قتیبة (م276ق)، در باره روایت نبوی «نزل القرآن علی سبعة أحرف، كلّها شاف كاف، فاقرؤوا كیف شئتم» تصریح کرده است که:

جز این نیست که تأویل این سخن هفت وجه از لغات متفرق در قرآن کریم است.

وی در ادامه، عبارت «فاقرؤوا كیف شئتم» در آن روایت و نیز روایت معروف عمر و هشام بن حكیم که در آن از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده که حضرت فرمود: «إنّ هذا القرآن نزل علی سبعة أحرف، فاقرؤوا منه ما تیسّر»۳ را ناظر به دیدگاه خویش مبنی بر حمل روایت مذکور بر «سبعة أوجه من اللغات متفرّقة فی القرآن» دانسته ‏است.۴

ج. بیهقی (م458ق) نیز در السنن الكبری در ذیل روایات نزول و قرائت قرآن بر سبعة

1.. کمال ‏الدین،‏ ج۱،‏ ص۹۹ - ۱۰۰.

2.. غریب الحدیث،‏ ج۳،‏ ص۱۵۹- ۱۶۲.

3.. کتاب الموطأ،‏ ج۱،‏ ص۲۰۱- ۲۰۲؛ الرسالة،‏ ص۲۷۲- ۲۷۳؛ کتاب المسند،‏ ص۲۳۷؛ صحیح البخاری،‏ ج۳،‏ ص۹۰ و ج۶،‏ ص۱۰۰ و ج۸،‏ ص۵۳- ۵۴؛ صحیح مسلم،‏ ج۲،‏ ص۲۰۲- ۲۰۴؛ سنن أبی ‌داود،‏ ج۱،‏ ص۳۳۱- ۳۳۲.

4.. تأویل مشکل القرآن،‏ ص۲۹- ۳۰.

صفحه از 130