احمد را از برخی اساتیدش،۱ به سبب ضعف استثنا نموده است.۲ به بیان ابن نوح، شیخ صدوق نیز در این موضوع به طور کامل از استاد پیروی نموده است و تنها با ابن ولید در یکی از مصادیق (محمد بن عیسی بن عبید) به جهت وثاقتش، همداستان نیست.۳ بعید نیست که توجه به استادِ یک راوی از آن رو بوده که در شیوه فهرستی متقدمان، راویِ بلا واسطه از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است.
از دو عبارت _ که در رجال ابن الغضائری و رجال النجاشی آمده است _ میتوان «یروی عن الضعفاء» را معنا نمود. با توجه به عبارات طوسی و نجاشی در باره احمد بن محمد بن خالد برقی و توصیف ابن غضایری۴ در این باره _ که میگوید: «کان لا یبالی عمن یأخذ علی طریقة أهل الأخبار» _ و همچنین بیان نجاشی در ترجمه محمد بن احمد بن یحیی اشعری قمی _ که مینویسد: «کان ...لا یبالی عمن أخذ»۵ _ میتوان احتمال داد که توصیف «نقل از ضعفا» برای کسانی بوده که از ویژگیهای زیر برخوردار بودهاند:
_ لاابالیگری و تساهل در نقل،
_ بیانضباطی و پایبند نبودن به قواعد نقل،
_ بیدقتی در گزینش اساتید.
گفتنی است که دستکم در نگاه بغدادیها وثاقت راوی با نقل از ضعفا دو مقوله مستقل و جدا از هم هستند. بیشتر راویانی که به این صفت در رجال النجاشی توصیف شدهاند، به تصریح وی، از وثاقت در نقل روایت برخوردارند. تنها مطلبی که میتوان گفت، آن است که قمیها از راویانی که به نقل از ضعفا، به ویژه کثرت نقل، شناخته شده بودند، در مسائل فقهی روایت نقل نمیکردند.
بیست و یک نفر از راویان (بدون تکرار) در منابع رجالی متقدم به عنوان ناقلان از ضعفا معرفی شدهاند. بخشی از این اسامی در رجال ابن الغضایری (دوازده نفر)۶ و بخش دیگر در رجال النجاشی (ده نفر)۷ آمده است. شیخ طوسی نیز تنها از احمد بن محمد بن خالد در
1.. گفتنی است تمام افرادی که در استثنای مشهور ابن ولید آمدهاند، در شمار اساتید مستقیم و بیواسطه محمد بن احمد بن یحیی قرار ندارند، بلکه نام آنها در ابتدای اسناد کتاب وی بوده است.
2.. رجال النجاشی، ص۳۴۸، ش۹۳۹.
3.. همان.
4.. رجال ابن الغضائری، ص۳۹.
5.. رجال النجاشی، ص۳۴۸، ش۹۳۹.
6.. ر.ک:رجال ابن الغضائری، ص۳۹، ۳۸، ۳۹، ۴۱، ۴۸، ۵۲، ۸۱، ۹۳، ۹۵ و ۹۶.
7.. رجال النجاشی، ص۷۷، ۸۴، ۶۲، ۲۶۳، ۳۳۸، ۳۴۸، ۳۵۱، ۳۷۲، ۳۷۳ و ۴۲۸.