این چنین نشنیدهام و آنها نیز چنین چیزی نفرمودهاند! بلكه میگویم مردم و اهل ایمان، بندگان ما در طاعت الهی و پیروان ما در دین الهی هستند. این مطلب را حاضران به غایبان برسانند».
در ادامه، ابتدا به بررسی سندی و سپس به بررسی محتوایی حدیث مذکور پرداخته خواهد شد:
1-2. بررسی سندی حدیث
با توجه به نقل دو سند برای حدیث مورد بحث، به بررسی هر دو سند پرداخته خواهد شد:
1-1-2. سند منقول توسط شیخ کلینی
کهنترین منبع شیعی که حدیث فوق را ذکر نموده، کتاب معتبر الکافی است که سند حدیث در آن بدین شرح است:
وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ، عَنْ مَرْوَكِ بْنِ عُبَیدٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زَیدٍ الطَّبَرِی.
منظور از عبارت «بِهَذَا الْإِسْنَادِ»، «عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد»۱ است. بدین رو، در سند حدیث مذکور در الکافی، نام سه راوی (احمد بن محمد، مروک بن عبید و محمد بن طبری) و در ابتدای سند نیز عبارت «عده من اصحابنا» ذکر شده است. البته سند مذکور در کتب وسایل الشیعه۲ و جامع احادیث۳ دارای اندکی اختلاف است و در آنها، «علی بن حکم» نیز میان «احمد بن محمد» و «مروک بن عبید» ذکر شده است؛ اما از آنجا که «مروک بن عبید» از مشایخ «احمد بن محمد عیسی» و در طبقه آن است، سندهای مذکور اشتباه خواهند بود.۴ همچنین، با توجه به این که «مروک بن عبید» از مشایخ «أحمد بن محمّد بن عیسی» و «احمد بن محمّد بن خالد» به شمار میرود، مراد از احمد بن محمد، یا «ابن عیسی» و یا «ابن خالد» است؛ اما با تکیه بر این نکته که شیخ مفید بر «ابن عیسی» بودن آن تأکید دارد،۵ شخص مورد اشاره در سند حدیث، «احمد بن محمد بن عیسی اشعری» خواهد بود.۶
1.. معجم رجالالحدیث، ج۱۴، ص۴۱۲.
2.. وسائل الشیعة، ج۲۳، ص۲۶۱.
3.. جامع أحادیث الشیعة، ج۲۴، ص۷۴۶.
4.. توضیح الأسناد المشكلة فی الكتب الأربعة (أسناد الكافی)، ج۱، ص۶۸.
5.. الأمالی للمفید، ص۲۵۳.
6.. توضیح الأسناد المشكلة فی الكتب الأربعة(أسناد الكافی)، ج۱، ص۶۸.