درآمد
نگاشتههای رجالیانِ متقدم، تنها به جرح و تعدیل و تعیین طبقه راویان اختصاص داشته است؛ لکن بعدها تنوع در روشها و رویکردها سبب شد، نگاشتههای فراوانی با شیوههای گوناگون در نگارشهای رجالی ظهور کند. گروهی از مؤلفان متأخر به ابداع مبانی رجالی به صورت فواید یا قواعدنگاری پرداختهاند و برآیند پژوهشهای خویش را در ابتدا یا انتهای کتابهای جوامع رجالی، و گاه در مجموعههای مستقل برنمودند.
بررسی احوال راویان، به ویژه وثاقت ایشان، نیازمند پیگیری روشهای مرسوم رجالی است. از مهمترین و پرکاربردترین این روشها، بهرهگیری از قاعدههای فراگیر، یا توثیقات عمومی است.۱ این گونه قواعد رجالی را میتوان از ابداعات رجالیان متأخر دانست که با تکیه بر مستندات رجالیان و محدّثان متقدم شکل گرفتهاند.
به بیان دیگر، وقتی از توثیق راوی ناشناختهای بازماندهایم و توثیق خاصی در باره او در دست نیست، تمسّک به توثیقات عام میتواند چارهساز باشد. با تکیه به این قاعدههای فراگیر، گروهی از راویان ناشناخته، توثیق شده و به دنبال آن، میتوان حکم به صحت اسناد روایی ایشان نمود.
توثیق مشایخ اصحاب اجماع، توثیق مشایخ ثقات سهگانه، توثیق تمام وکیلان ائمه و توثیق مشایخ اجازه و ... همچنین قاعده «توثیق مشایخ احمد بن محمد بن عیسی اشعری» از جمله قواعد فراگیر در دانش رجال است. در این مباحث، بیش از اعتبار خود این افراد، از وثاقت گروهی از راویان _ که زیر مجموعه ضابطه خاصی هستند _ بحث میشود.
برخی از رجالیان در قاعده «توثیق مشایخ احمد بن محمد بن عیسی اشعری» بر این باورند که تمامی استادان «اشعری» ثقهاند و میتوان به روایات آنها عمل کرد.
این قاعده در گذر زمان، شاهد برخوردهای متفاوت رجالیان شیعه بوده است. گروهی با پذیرش آن، فواید متعددی را برایش برشمردهاند و در مقابل، گروهی دیگر با این نظریه
1.. توثیق به معنای اعتماد کردن است و در مقابل تضعیف قرار دارد. راههای شناخت راویان حدیث بر اساس اعتماد رجالیان به دو دستۀ توثیقات خاص و توثیقات عام تقسیم میشوند. توثیق خاص، توثیقی است که در کتابهای رجال تصریح شده باشد که فلان راوی معین ثقه است؛ بیآن که ضابطۀ خاصی داشته باشد که بتوان آن را به دیگر راویان سرایت داد. در مقابل آن، توثیق عام قرار دارد که راویان در ضمن یک قاعدۀ کلی و فراگیر توثیق شده باشند، یعنی توثیق جماعتی است ( نه شخصی خاص) که تحت ضابطهای خاص و عنوانی معین قرار دارند. در این توثیقات، افراد توثیق شده متعدد هستند؛ مانند توثیق مشایخ نجاشی و مشایخ ثقات (کلیات فی علم الرجال، ص۱۵۱).