رويارويي امامان عليهم السلام با يک ارزش جاهلي - صفحه 21

مفاهيم ضرب المثل در پديده پيش رويش، آن را به کار مي‌برد. لذا بايد ديد کاربرد عمده و غالب آن در چه مواردي است تا بتوان به معناي حقيقي آن در عرف يک جامعه پي برد.
معناي عار و ننگ، تا حدودي روشن است. در کتب لغت هر آن چه را که باعث عيب‌جويي از انسان شود، عار مي‌گويند ( العين، ج 2، ص 239؛ الصحاح، ج 2، ص 764؛ لسان العرب، ج 4، ص 20؛ فرهنگ دهخدا، مادّه عار؛ فرهنگ أبجدي عربي ـ فارسي، ص 91) و با معناي خواري و ذلّت، هم‌سو است. امّا منظور از آتش در اين عبارت، مشخّص نيست که آتش دنياست يا آتش جهنّم؟

اراده آتش جهنّم از واژه «النّار» در غالب موارد

هر چند برخي منظور از آتش را در اين جا آتش دنيا و عذاب‌هاي مشابه دنيوي و سختي‌هاي گوناگون مي‌دانند ( الأمثال العربية و الامثال، ج 1، ص 161) امّا شواهد بسياري گوياي آنند که منظور آتش جهنّم بوده است. برخي از اين شواهد عبارت‌اند از:
1. سخنان امير مؤمنان عليه السلام در واکنش به کاربرد همين ضرب المثل از سوي شورشيان دوره حکومتش، يعني طلحه و زبير. ايشان خطاب به آنان مي‌فرمايند:
هان، به هوش باشيد كه دست از ريسمان اطاعت برگرفته ايد، و با تجديد رسوم جاهليت، دژ محكم الهي را در هم شكسته ايد... آگاه باشيد كه پس از هجرت، هم‌چون اعراب باديه‌نشين شده ايد، و بعد از اخوت و برادري، اتّحاد و الفت، به احزاب مختلف تقسيم گشته ايد. از «اسلام» به نام آن اكتفا كرده ايد و از «ايمان» جز تصوّر و ترسيمي از آن چيزي نمي‌ شناسيد. مي‌ گوييد «النّار و لا العار»، گويا مي خواهيد (با اين شعارتان) با هتک حريم الهي و نقض پيماني كه خداوند آن را مرز قانون خويش در زمين و موجب امنيت مخلوقش قرار داده، اسلام را وارونه سازيد ( نهج البلاغة، خطبه ۱۹۲).
امير مؤمنان در اين عبارت، تذکّر مي‌دهند که روحيه‌اي که در آن بر باور «النّار و لا العار» تأکيد مي‌شود، روحيه اعراب باديه‌نشين است و سر دادن اين شعار از سوي مهاجران، بدين معناست که آنان از ميان تهي شدند و فقط به اسم، مسلمان‌اند؛ چرا که اين شعار، جاهلي است و بر پايه باورهاي جاهلي، آتش جهنّم بر عار ترجيح داده مي‌شد ولي در باور اسلامي هيچ بدي و تلخي به پاي عذاب جهنّم نمي‌رسد. و از اين رو بود که پس از پايان جنگ جمل، به اهل بصره فرمود: «آتش جهنّم براي شما ذخيره شده و عار، مايه مباهات شما خواهد بود» ( الجمل، ص 218).
2. نمونه ديگر که تا حدودي فضاي فرهنگي عرب جاهلي را در اين خصوص تبيين مي‌کند، نقل تاريخي است که در برخي آثار ادبي انعکاس يافته است. نويسنده محاضرات الأدباء بخشي از کتابش را به موضوع انتقام‌جويي و ديه گرفتن اختصاص داده و در ضمن بحث آورده است:

صفحه از 38