هم به همان حق عمل ميکند. و آن گاه که چنين شد، اسلام وي کامل شده و اگر بر همين حال از دنيا رفت، نزد خداي متعال از مسلمانان حقيقي شمرده ميشود. و اگر خدا خير بندهاي را نخواهد او را به حال خود واگذار ميکند و در اين صورت سينهاش تنگ شده و به سختي ميافتد. و اگر کلمه حقّي هم بر زبانش جاري شود قلبش با آن
گره نميخورد و در پي آن خدا توفيق عمل به آن حقّ را به وي نميدهد. و اگر به
همين حال از دنيا برود، نزد خداي متعال از منافقان خواهد بود (همان، ج 8، ص 13،
ح 1).
6. دوستي اولياي الهي
يكي از بهترين راههاي ميانبر براي رسيدن به خدا، دوستي با اوليا و دوستان اوست؛ زيرا
از اين طريق، شخص سعي ميكند صفات او را در خود ايجاد كند تا شايد به حرم محبّت خدا وارد شده و به حلقههاي آن چنگ زند. حال گاهي خدا خير كسي را اراده كرده و در پي
آن محبّت اوليا و دوستان خود را به قلب وي القا ميكند. در حديثي از امام صادق عليه السلام آمده است:
من اراد الله به الخير، قذف في قلبه حبّ الحسين عليه السلام و حبّ زيارته. و من اراد به السوء، قذف في قلبه بغض الحسين و بغض زيارته؛
كسي كه خدا خير او را بخواهد، دوستي حسين عليه السلام و زيارت او را به قلبش مياندازد. و كسي كه بدش را بخواهد، كينه و دشمني آن حضرت و زيارتش را به دل وي مياندازد (کامل الزيارات، ص ۲۶۹، ح ۴۱۷).
7. سخاوت به جا
سخاوت به هنگام، يعني جايي كه سخاوت مطلوب است، صفتي نيك و اخلاقي پسنديده به شمار ميآيد و علاوه بر نشاطي كه در فرد سخي ايجاد ميكند، ميتواند آثار مثبت اقتصادي و اجتماعي بي بديلي در خانواده يا جامعه داشته باشد.
در حديثي از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله آمده است:
اذا اراد الله بعبد خيراً بعث اليه ملكاً من خزّان الجنّة فيمسح صدره فتسخو نفسه بالزكاة؛
آن گاه كه خدا خير كسي را بخواهد، فرشتهاي از خزانهداران بهشت را به سوي او ميفرستد تا سينهاش را مسح كند، پس نفسش بر پرداخت زكات سخاوتمند شود
( دعائم الإسلام، ج ۱، ص ۲۴۰).
شبيه همين حديث در كتاب ثواب الأعمال (ص 46) شيخ صدوق نيز آمده است.