عبقات الأنوار و علامه مير حامد حسين - صفحه 70

روش کتاب

الف. روش‌ کلي کتاب

وي در منهج نخست کتاب که در باره بحث از آيات قرآن بود، با ردّ دلالت آياتي از قرآن که امامت شيعه به آنها مستند است، سعي در تأويل آن‌ها و خدشه‌دار ساختن دلالت آن‌ها دارد. وي در اين بخش، تنها به شش آيه بسنده مي‌کند. در بخش دوم نيز به سند يا به دلالت دوازده حديث مورد استناد شيعه در امامت، خدشه وارد ساخته و تلاش مي‌کند معنايي جز معنايي که شيعه از آن برداشت کرده، ارائه کند (در باره اين احاديث، در قسمت ديگري به معرّفي آن‌ها خواهيم پرداخت). مؤلّف در اين بخش، جمله ‌جمله عبارات دهلوي را در باره اين احاديث، با شواهد و مستندات، بررسي و نقد کرده است. به گونه‌اي که در برابر يک جمله دهلوي، گاه دست‌کم ده‌ها صفحه پاسخ‌هاي مستند نوشته است. نکته قابل ذکر آن است که اين مستندات غالباً از خود منابع اهل سنّت است.

ب. روش مؤلّف در حديث ثقلين

مؤلّف در بحث حديث ثقلين مطالبي را به ترتيب زير ارائه مي‌دهد:

بحث سندي

1. خرده‌گيري بر شيوه استدلال صاحب‌ « تحفه»

در اين بخش، در ابتدا علامه مير حامد حسين بر شيوه استدلال دهلوي، خرده مي‌گيرد که چرا در مقام استناد به حديث ثقلين از ميان نقل‌هاي فراواني که از اين حديث وجود دارد، تنها به نقل «زيد بن ارقم» اکتفا نموده و حتي روايت وي را نيز به صورت ناقص نقل کرده است.
در اين بخش، مير حامد حسين براي نشان‌دادن اين که اين حديث از زمان صدور، در طول قرن‌هاي متمادي، توسّط افراد مختلف نقل شده، به ارائه گزارشي از نقل‌هاي حديث ثقلين و نيز توثيق راويان آن از کتاب رجالي اهل سنّت مي‌پردازد. وي شمار اين افراد را از قرن دوم تا سيزدهم به 187 نفر مي‌رساند.
از جمله نقدهاي ديگري که علامه مير حامد حسين در اين جهت بر صاحب‌ تحفه مي‌گيرد اين است که چرا دهلوي نه تنها کوچک‌ترين اشاره‌اي به تواتر اين حديث نمي‌کند بلکه حتي به استفاضه آن نيز ـ در صورت عدم قبول تواتر آن ـ اشاره‌اي نمي‌کند. در اين مورد، علامه مير حامد حسين گزارش‌هاي مختلف اين حديث را در کنار بياني اجمالي از تراجم راويان آن را ارائه مي‌کند و در پايان، تواتر اين حديث را ‌نمايانده و اثبات مي‌کند (همان جا).

صفحه از 77