در عرصه کلام شيعي بويژه امامت، که بنمايه و وجه تمايز اين فرقه با ديگر فرقههاي اسلامي به شمار ميرود، رديههاي بسياري از سوي مخالفان شيعه نگاشته شده که سعي در تخريب اين مذهب داشتهاند. از جمله اين افراد که با بنمايه عصبيت و با تحريک استعمارگران زمانه، به اصول مذهب شيعه، خصوصاً، امامت هجوم آورد، مولوي عبد العزيز دهلوي با اصالتي هندي بود که در ردّ شيعه کتابي به نام تحفة اثنيعشريه نوشت. باب هفتم اين کتاب، در بر دارنده اشکالاتي بر آيات و احاديثي است که شيعه براي امامت امير المؤمنين عليه السلام اقامه ميکند. بر ضد اين اثر، عالمي وارسته و متکلّمي متبحّر از سادات موسوي، از همان ديار هند، با نگارش پاسخي مفصّل و کوبنده، از مذهب تشيع دفاع نمود. او کسي نبود جز علامه مير حسين کنتوري. در اين مقاله، سعي ميکنيم روش مير حامد حسين را در پاسخ به کتاب پيشگفته بررسي کنيم.