سبک‏شناسي كتاب مختصر تاريخ دمشق - صفحه 83

و ابن عساكر نيز در مقدّمه كوتاه خود، در چند سطر محتواي كتاب خويش را با تفصيل بيشتري بيان مي كند:
و هو كتاب مشتمل علي ذكر من حلها من أماثل البرية أو اجتاز بها أو بأعمالها من ذوي الفضل و المزيد، من أنبيائها و هداتها، و خلفائها، و ولاتها، و فقهائها و قضاتها، و علمائها و دراتها، و قرّائها، و نحاتها، و شعرائها، و رواتها من أمنائها، و أبنائها و ضعفائها و ثقاتها. و ذكر مالهم من ثناء و مدح. و اثبات ما فيهم من هجاء و قدح... و تعريف ما عرفت من مواليدهم و وفاتهم
( تاريخ مدينة دمشق، ج 1، ص 4 و 5).
ابن منظور نيز بدون آن كه ساختار كلّي و محتواي اصلي كتاب را تغيير دهد، همان راهي را پيموده كه ابن عساكر آغازگر آن بوده است.

ياد آوري سه نكته:

الف. يادآوري اين نكته ضروري است كه گونه اي از كتاب هاي رجالي اهل سنّت، رجال شهرهاست. و كتاب هايي هم چون اخبار مكة (از ازرقي و فاكهي، در دو اثر جداگانه)، اخبار المكّيين، أخبار المدينة، تاريخ بغداد، تاريخ مدينة دمشق، تاريخ جرجان، تاريخ اصبهان، تاريخ واسط، تاريخ نيشابور و... همگي در شمار كتاب هاي رجال شهرها هستند. (موضوع اين نوع كتاب ها، تنها محدّثان و راويان احاديث نيست؛ بلكه شامل فقها، شعرا و ادبا نيز مي گردد. ليكن چون اغلب مؤلّفان اين نوع كتاب ها، خود از محدّثان مشهور بوده اند، به شرح حال راويان و محدّثان عنايت ويژه اي داشته اند. به همين جهت، اين گونه كتاب ها در شمار مصادر علم رجال محسوب گرديده اند (دانش رجال از ديدگاه اهل سنّت، ص 187).
ب. با توجّه به آن چه گذشت، بايد به اين نكته توجّه داشت كه اين گونه آثار در شمار پژوهش هاي رجالي گذشتگان است. و با دقّتي بيشتر بايسته است كه اين گونه كتاب ها را در زُمره كتب تراجمي ارزيابي نمود كه علم رجال نيز از بخش هاي مربوط به راويان آن‌ها بهره مند مي شود.
ج. پيشوند «تاريخ» در بيشتر آثار كهنِ سنّيان، بيان‌گر رجالي بودن آن اثر است. مانند تاريخ كبير، تاريخ اوسط و تاريخ صغير، هر سه از بخاري. البته اين قاعده در تمام آثار و زمان ها جاري نيست چه اين كه آثار دانش‌منداني هم چون ابن خلدون، طبري، يعقوبي، خليفة بن خياط، ذهبي و.... تاريخ هستند.

صفحه از 90