درمان حُزن و باور به قضا و قدر - صفحه 147

ديگر نمي‌تواند فعّال ظاهر شود و مؤثّر و مفيد واقع گردد. اين حزن، از نگاه علم اخلاق، در شمار رذايل جاي مي‌گيرد و گفته شده که از عوامل ديگري چون«حسد، کينه، خوف، ترس، نااميدي، فقدان و ناکامي و... نشأت گرفته است». (ر.ک: پايان‌نامه «حزن وافسردگي در آيات و روايات»، ص 93 ـ140) امّا مهم‌ترين عامل ايجاد غم و اندوه منفي، دنيا‌طلبي است و حسد، کينه، خوف و ترس، نااميدي، فقدان و ناکامي و. ..، زير شاخه‌هاي دنيا‌طلبي (مراد، دنياي مذمومي است که امير مؤمنان عليه السلام چنين وصفش کرد: «حُفَّت بِالشَّهَواتٍ وَ تَحَبََبَت بِالعَاجِلَه وَ رَاقَت بِالقَليلِ وَ تَحلَّت بِالآمَالِ» نهج البلاغه، خطبه ۱۱۱)هستند. در روايات شريفه زير به منفي بودن و دنيوي بودن اين حزن اشاره شده است:
قال رسول الله صلي الله عليه و آله: «الرَغبَةُ في الدُّنيا، تُکثِّرُ الهَمَََّو الحُزنَ؛ (بحار الأنوار، ج ۷۰، ص۱۲۰) ميل به دنيا، اندوه را زياد مي‌کند».درحديث ديگر از نبي اکرم صلي الله عليه و آله چنين مي‌خوانيم: «انا زَعيمٌ بِثلاثٍ لِمَن أکَبَّ علي الدنيا، بِفقرِ لا غِناءَ لَه وَبِشُغلٍ لا فَراغَ لَه وَ بِهَمٍّ وَ حُزنٍ لا انقِطَاعَ لَه؛ من سه چيز را براي کسي که به دنيا روي آورد قطعي مي‌دانم: فقري بدون بي‌نيازي، سرگرمي بدون آسايش، و اندوه و غصه‌اي بي‌پايان» (همان، ص ۸۱).
و يا در روايت ديگر مي‌فرمايد: «يا ايها النَّاس، هذا دارُ ترحٍ، لَا بِدارِ فَرحٍ و دارُ التواءٍ لا دارُ استواءٍ، فَمَن عَرَضَها لَم يفرح لِرجاءٍ وَ لم يحزُن بِشقاءٍ؛ ( أعلام الدين، ص ۳۴۳) اي مردم، دنيا سراي غم است نه سراي شادي، سراي دشواري است نه سراي آسودگي. پس هرکه آن را شناخت، با اميدي شاد نشد و با سختي‌اي اندوهگين نگشت».
رابطه حزن منفي در وجود انسان با دنيا، به دو گونه است. يکي آن که انسان به داشته‌هاي کم و يا فراوان دنيا، علاقه‌مند مي‌گردد به نحوي که آن داشته‌ها و از دست داد‌نشان او را محزون مي‌کند. و ديگر آن که فرد خواستار داشته‌هايي است به گونه‌اي که خود را به وجود آنها نيازمند مي‌يابد، که اگر آن خواسته‌ها بر آورده نشوند او نيز محزون مي‌گردد. از اين رو، حزن منفي، دو حوزه دارد: حزن بر داشته‌ها، حزن بر نداشته‌ها.

حزن بر داشته‌ها

انسان در زندگي خود، داشته‌هايي را دارد که به آنان علاقه‌مند است. اين داشته‌ها مي‌تواند پدر، مادر، همسر، فرزند، مسکن، مرکب، ثروت، قدرت و... باشد. گاه همان طور که بيان شد بنا بر مصلحت‌هايي چون ذکر خداوند متعال و غافل نشدن از او، حبط سيئات و يا امتحان و ابتلا، از سوي پروردگار عالم، داشته‌ها دست‌خوش تغيير مي‌شود و موجب از دست رفتن مطلوبات و محبوبات مي‌گردد. در چنين شرايطي اگر فرد سر به بي قراري و بي تابي شديد بگذارد، حزنش حزن منفي خواهد بود. در اين جا نوع حزن، ارتباط دقيقي با خود انسان دارد.

صفحه از 158