درمان حُزن و باور به قضا و قدر - صفحه 149

پايداري، قدم در راه رشد اسلام گذاشتند تا آن جا که گسترش اسلام و رويدادهاي مهمي چون پيروزي در جنگ‌ها، فتح مکّه و... بعد از اين حادثه به دستان خود پيامبر صلي الله عليه و آله صورت گرفت.
حزن به داشته‌هاي از دست‌نرفته. گاهي انسان دارايي‌هايي دارد که هنوز آن را از دست نداده، ولي اندوه فنا شدن و نابودي آن‌ها را مي‌خورد که مبادا زماني آن‌ها را از دست بدهد. در حديثي از امير مؤمنان عليه السلام چنين آمده است: «القنيةُ، ينبُوعُ الاحزَانِ؛ (غرر الحکم، ح ۳۹۵. روايات مشابه: ح ۴۵۹۲: «ثَمَرَةُالقَنياتِ، الحُزنِ» و ح ۱۰۲: «القِنيهِ، أحزَانٌ») داشته‌هاي انسان، سرچشمه‌هاي غصه و اندوه‌اند».«قنيه» به هر آن چه که انسان کسب کرده، اطلاق مي‌شود ( العين، ج 3، ص 1533: اتّخذه لنفسه) که به مصداقي خاص يا کم و بيش بودن آن داشته‌، اشاره‌اي ندارند. از اين رو، در مي‌يابيم که مهم‌تر از اصل دارايي و کم و بيش بودن آن، علاقه بدان است که مي‌تواند نقش مؤثّري در رضا‌مندي فرد ايفا کند. تلاش فرد براي هر نوع از مطلوبات، ناخواسته و به صورت طبيعي علاقه ايجاد مي‌کند، ليکن فرد بايد هوشيار باشد تا اين علاقه، عاقلانه باشد و سبب غفلت وي نگردد.

حزن بر نداشته‌ها

امير مؤمنان علي عليه السلام در خطبه‌اي از نهج البلاغه مي‌فرمايد: «مَن استَغنَي فِيها، فُتِنَوَ مَن افتَقَرَ فِيهَا، حَزِنَ؛ ( نهج البلاغه، خطبه ۸۲) هر كس در آن (دنيا) بي‌نياز شد، مورد آزمايش قرار گرفت و هركس در آن نيازمند شد، غمگين گرديد».در روايت ديگر حضرت امير عليه السلام چنين آمده است: «الفَقدُ أحزَانٌ»؛ نبوده‌ها، حزنند». (غرر الحکم، ح ۷۷)نداشته‌هاي انسان را مي‌توان به دو گونه تقسيم نمود: يک دسته، ‌ضرورياتي است که انسان براي زندگي کردن و ادامه حيات به آن‌ها نيازمند است. و دسته ‌ديگر، نداشته‌هايي است که بودنشان مفيد و نبودشان زيان‌آور نيست. هر دو نداشته، حزن‌آورند؛ با اين تفاوت که در نوع اوّل، حزن همان «همّ» است و مادامي که به افراط کشيده نشود و انسان را به تلاش وا دارد، مثبت است. ولي در نوع دوم، حزن، منفي است که شامل آمال دور و دراز، نکوهيده و بعيد مي‌شود. حضرت امير عليه السلام مي‌فرمايد: «فإنَّ المَرءَ... يحزُنُعلَي الشَّيءِ الَّذي لَم يکُن لِيصِيبَه؛ انسان... براي چيزي اندوهناک مي‌شود که هرگز به دست نخواهد آورد» ( نهج البلاغه، نامه ۶۶).
بعيد بودن برخي از اين آرزوها و نداشته‌ها به اين دليل است که اصالتاً استعداد انسان‌ها
در نيل به خواسته‌ها، به تقدير خداوند با يک‌ديگر تفاوت دارد. در نتيجه، اگر انسان طالب فراتر از آنچه که در توان اوست باشد و براي آن‌ها اندوه و غم او را فرا بگيرد، به بي راه رفته است. اين نوع از حزن منفي، غالباً از حرص، طمع يا حسادت نشأت مي‌گيرد. از اين رو، هم

صفحه از 158