حديث در فراز و نشيب عقايد صوفيه - صفحه 176

در همان موقع يكي از اصحاب به آن حضرت عرض كرد: اگر چه آن كس به حقوق شما اقرار داشته باشد؟ حضرت نگاه تندي به او كرد و فرمود:
دَع ذا عنک. مَن اعترف بحقوقنا لم يذهب في عقوقنا، امّا تدري انّهم أخس طوائف الصوفية. و الصوفية کلّهم من مخالفينا و طريقتهم مغايرة لطريقتنا و إن هم إلاّ نصاري و مجوس هذه الامّة. اولئک الذين يجهدون في أطفاء النور الله و الله يتمّ نوره و لو کره الکافرون؛
اين سخن را ترك كن. مگر نمي‌داني هر كس حقّ ما را بشناسد مخالفت امر ما نمي‌كند؟ آيا نمي‌داني ايشان پست‌ترين طوائف صوفيه هستند و تمام صوفيان، مخالف ما هستند و طريقه آن‌ها باطل و بر خلاف طريقت ماست. و اين گروه، نصارا و مجوس امّت هستند و آنان سعي در خاموش كردن نور خدا مي‌كنند و خداوند نور خود را تمام مي‌كند، هر چند كافران خوش ندارند (سفينة البحار، ج 5، ص 199).
از اين روايت، چند نكته قابل برداشت است:
الف. مضمون آن، انكار و مذمّت تمام صوفيه است و تصريح به اين موضوع دارد كه آن‌ها عموماً مخالف طريقه اهل بيت عليهم السلام هستند.
ب. اعتراف به اين که حقوق اهل بيت عليهم السلام با تصوّف و صوفي‌گري سازگار نيست.
ج. از اين كه فرمود «صوفيه، هم‌پيمان شيطان هستند و زيارت ايشان، زيارت شيطان است»، معلوم مي‌شود كه گمراه كردن بندگان خدا، غيب‌گويي و مكاشفات ادّعايي ايشان، كمك به شيطان است.
د. اين كه در روايت، از آن‌ها به نصاري و مجوس امّت تعبير شده، شايد به اين دليل باشد كه تأثير اديان قديم ايراني، بودايي و هندي، در تصوّف زياد بوده است.
ه . هم‌چنين اين‌كه حضرت آنان را به بت‌پرستان تشبيه فرمود، شايد براي آن است كه آنان صورت مرشد و قطب خود را در حال عبادت، مانند بت مورد توجّه قرار مي‌دهند.
به سند صحيح از بزنطي و اسماعيل بن بزيع، از امام رضا عليه السلام روايت شده است كه آن حضرت فرمود:
مَن ذُکِرَ عِندَهُ الصُوفِيَة وَ لَم ينکرهم بِلِسانِه و قلبه فليس منّا و مَن انکرهم فکأنّما جاهد الکفار بين يدي رسول الله صلي الله عليه و آله؛
هر كس نزد او از صوفيه سخن به ميان آيد و به زبان و دل، انكار ايشان نكند، از ما نيست. و هر كس صوفيه را انكار نمايد گويا اينكه در راه خدا و در حضور رسول خدا با كفار جهاد كرده است (مستدرك الوسائل، ج 12، ص 323).

از اين روايت استفاده مي‌شود كه بي تفاوتي و يا حمل بر صحت كردن عقايد صوفيه، روا نيست و بدور از اخلاق تشيّع و پيروي از اهل بيت عليهم السلام است. و دليل آن هم انحرافاتي است كه به نام دين توسّط صوفيه به انجام رسيده است كه خطر آن هم بسيار زياد است.

صفحه از 179