حديث در فراز و نشيب عقايد صوفيه - صفحه 162

صاحب كتاب مناقب العارفين كه از مريدان مولاناست مي‌نويسد: «روزي در بندگي مولانا رباب مي‌زدند، از ناگاه عزيزي در آمد كه اذان مي‌گويند. لحظه‌اي تن زد و فرمود: ني ني، آن نماز ديگر است اين نماز ديگر. هر دو داعيان حق‌اند، يكي ظاهر را به خدمت مي‌خواند و اين ديگر باطن را به محبّت و معرفت حق دعوت مي‌كند» (مناقب العارفين، احمدبن اخي ناطور افلاكي، ص 395).

خرقه و خرقه‌پوشي

خرقه در لغت به معناي پاره و قطعه‌اي از جامه و گاه به معناي تمام آن است. و در اصطلاح صوفيه عبارت‌است از جامه‌اي پشمين كه غالباً از پاره‌هاي به هم دوخته درست شده است.
پوشيدن پشمينه يا صوف، از مستحسنات صوفيه بوده و در اهميت آن همين بس كه نام صوفي را از آن گرفته‌اند. مشخص نيست كه صوفيان از چه تاريخي به ضرورت خرقه‌پوشي به معناي سنّتي آن، يعني پوشيدن لباسي از دست پير، رسيده‌اند. آن چنان كه هجويري (از بزرگان صوفيه) مي‌گويد، تا عصر وي صوفيان مقيّد به لباس خاصي نبوده‌اند. با اين وجود، از قرن پنجم آثار خرقه‌پوشي از دست پير، در تصوّف، آشكارا به چشم مي‌خورد و نشان صوفي‌گري مي‌شود
( كشف المحجوب، علي بن عثمان هجويري، ص 58).
صوفيان كه در ابتدا مورد انتقاد جدّي اهل بيت عليهم السلام و علما قرار گرفتند، براي مشروع جلوه دادن آيين خرقه‌پوشي از دست پير، آن را به زمان پيامبر صلي الله عليه و آله بر مي‌گردانند و اكثراً در توجيه سخن خود از حديث امّ خالد بهره مي‌گيرند. بر اساس اين حديث، براي پيامبر البسه‌اي آوردند كه يك خيمه سياه كوچك در ميان آن‌ها بود. پيامبر آن را به امّ خالد كه در آن وقت دختر خردسالي بود، پوشانيد و فرمود: آن را بپوشيد تا كهنه شود ( فرهنگ اشعار حافظ، احمدعلي رجائي، ص 202).
بسياري از صوفيان در پيوستن سلسله اسناد خرقه به زمان پيامبر اصرار زيادي دارند امّا برخي از آنان كه واقع‌بين‌تر بوده‌اند آن را از زمان جنيد بغدادي فراتر نمي‌برند. به هر حال، پوشيدن خرقه، رفته رفته به رمز دخول رسمي در حوزه ارادت شيخ يا پيري خاص بدل شد و صوفيان چون درويشي را نمي‌شناختند، اوّلين سؤال آن‌ها اين بوده كه از چه كسي خرقه گرفته‌اند؟
نقل شده است كه سفيان ثوري، لباسي پشمينه و زبر بر تن كرده بود و امام صادق عليه السلام، لباس نازكي به تن داشت. سفيان به امام گفت: به درستي كه امير مؤمنان هميشه لباس‌هاي درشتي به تن مي‌كرد. چرا در اين روش به او اقتدا نمي‌كني؟ امام صادق عليه السلام پاسخ داد: امير مؤمنان در زمان تنگ‌دستي مسلمانان زندگي مي‌كرد و اين گشايشي كه امروز در بين مسلمانان به وجود آمده در آن زمان نبوده است. ما قومي هستيم كه اگر خدا بر ما گشايش داد بر خود گشايش مي‌دهيم و هرگاه بر ما تنگ گيرد بر خودمان چنان كنيم. سپس امام به سفيان فرمود: نزديك من بيا. او

صفحه از 179