و. به نظر بعضي از علماء، در نقل بعضي از اين احاديث، نوعي تحريف صورت گرفته است، بدين معنا كه واژهها را تغيير دادهاند. مثلاً واژه «هل الصفه» را به «اهل التصوّف» تبديل كردهاند.
علي تابنده، قطب قبلي فرقه گناباديه، در كتاب خورشيد تابنده در جعلي آشكار مينويسد: «در رساله شهيديه، به نقل از بحار الأنوار آمده است كه در شب معراج، ارض بيدخت به حضرت رسول صلي الله عليه و آله به نورانيت مشهود شد (خورشيد تابنده، ص46).
اين صوفي، براي مشروعيت بخشيدن به فرقه خود، دست به جعل اين حديث زده است. با جستجويي در كتاب بحار الأنوار، معلوم ميگردد كه اين روايت در آن و حتي در هيچ كتاب شيعه موجود نيست.
يكي از عبارتهايي كه معمولاً به آن حديث قدسي گفته ميشود اين است: «الطريق الي الله بعدد انفاس الخلائق؛ راههاي رسيدن به خدا، به تعداد جانهاي مخلوقات است».
به اين روايت هم از لحاظ سند و هم از لحاظ محتوا اشكالاتي وارد است. جهاد فرحات، نويسنده لبناني، در بررسيهاي خود آورده است که اين عبارت، در ميان مردم و بخصوص صوفيان شهرت دارد و متداول است تا آن جا كه مردم گمان ميكنند اين عبارت بي ترديد حديث قدسي است. و هرگاه بخواهند درستي روشي معيّن يا شكلي مشخّص را براي نزديكي به خداوند بزرگ اثبات كنند، به اين عبارت استشهاد مينمايند. شهرت اين عبارت به حدّي است كه برخي از عالمان آن را به پيامبر نسبت ميدهند. امّا بايد گفت اين عبارت، حديث نيست؛ زيرا تا آن جا كه جستجو كردهايم اثري از آن در ميان كتابهاي حديثي مسلمانان نيافتهايم. بعضي از فضلا نيز به عدم دسترسي بر مستندي روايي براي آن تصريح كردهاند. از اين رو، بايد گفت كه اين عبارت، عبارت مشهوري است كه اساس ندارد.
مرحوم آية الله مرعشي نجفي نيز در شرح كتاب احقاق الحق به ساختگي و افترا بودن اين حديث و استفاده كردن صوفيه از اين عبارت در مقاصد فاسد خويش اشاره كرده است (بررسي سند چند حديث مشهور، ص 135ـ114).
گاه احاديثي بسيار سخيف و بدور از عقل و منطق، از برخي صوفيه نقل ميگردد كه نيازي به جستجو در منابع و بررسي سند آنها نيست. به عنوان نمونه، قشيري از بزرگان صوفيه، در تفسير خود به نام لطائف الاشارات ذيل آيه 96 سوره هود حديثي نقل ميكند كه طبق آن موسي عليه السلام هنگام قبض روح، به صورت ملك الموت سيلي زده است ( لطائف الاشارات، ج2، ص155).