در همان كتاب و در ذيل آيه 161 سوره آل عمران، از قول امير المؤمنين علي عليه السلام نقل كرده است كه به پيامبراكرم صلي الله عليه و آله فرمود: «عموي گمراهت مرد و از دنيا رفت». و پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نيز به علي عليه السلام فرمود: برو و پس از غسل و كفن، او را در خاك پنهان كن (همان، ج 1، ص 293).
همچنين است نسبت دادن قسم به لات و عزّي، به عبد المطلّب در جريان حمله ابرهه به مكّه.
با دانستن اندكي از تاريخ و در نظر گرفتن خدماتي كه عموي بزرگوار پيامبر به اسلام انجام داده است، به طوري كه پيامبر از مرگ وي بي اندازه ناراحت شد، به ساختگي بودن حديث پي ميبريم.
صوفيه براي ترغيب، تشويق و ترهيب مردم نيز دست به جعل حديث زده است؛ با اين توجيه كه حديث را به خاطر خدا جعل كردهاند و اين گونه دروغ گفتن را براي خدا روا داشتهاند. گفتهاند: براي پيامبر خداست نه عليه او. ابوريه درباره صوفيه ميگويد: «دروغ گفتن در بين آنان رايج است و بدون شناخت، دقّت و آگاهي حديث نقل ميكنند. لذا نبايد به احاديث انباشته شده در كتابهاي وعظ، عرفان و تصوّف اعتماد كرد مگر آن كه سند نقل شده و ميزان اعتبار حديث معلوم گرديده باشد. اين حكم تنها شامل كتابهايي نيست كه مؤلّف آن شهرت علمي ندارد، مانند نزهة المجالس كه در زمينه حديث و غير آن انباشته از دروغ است، بلكه كتابهاي دانشمندان بزرگي همچون احياء العلوم غزالي نيز مشتمل بر احاديث جعلي زيادي است» ( اضواء علي السنّة المحمّديه، ص 122ـ123).
«عبد الله نهاوندي ميگويد: به غلام خليل گفتم: اين احاديثي كه در باره رقائق روايت ميكني را از كجا آوردهاي؟ وي پاسخ داد: ما آنها را جعل كردهايم تا با آنها دلهاي مردم عادي را نرم كنيم» ( الموضوعات من الاحاديث المرفوعات، ج1، ص22).
آنها با برشمردن ثوابهاي بسيار زياد براي اعمال مستحب و يا عذابهاي بسيار بزرگ براي ترك مستحبات، اقدام به چنين اعمالي ميكردند. ابن جوزي مينويسد: «ابن مهدي گفت: به ميسرة بن عبد ربّه گفتم: احاديثي را كه نقل ميكني كه هر كس فلان چيز را بخواند ثوابي چنان و چنان دريافت كند، از كجا آوردهاي؟ وي در پاسخ گفت: وضعتها ارغب الناس فيها» (همان، ج1، ص 23).
همچنين وي به سند خويش از ابوعمّار مروزي نقل كرده كه به ابوعصمه نوح بن ابي مريم مروزي گفته شد: اين حديث را كه از عكرمه از ابن عباس در باره فضائل قرآن، سوره به سوره، روايت ميكني از كجا آوردهاي در حالي كه اين حديث نزد شاگردان عكرمه نيست؟ او پاسخ داد: من ديدم مردم از قرآن روي گردانيده به فقه ابوحنيفه و مغازي ابن اسحاق اشتغال ورزيدهاند، از اين رو، اين حديث را براي تقرب به خدا جعل كردم (همان، ج1، ص24).