شيخ حسين نهاوندي غروي مينويسد: «شيخ حرّ عاملي، فقه الرضا عليه السلام را از كتب مجعوله و موضوعه دانسته و در وسائل الشيعه ابداً از آن خبري ذكر نكرده و همچنين مرحوم صدوق در عيون و كليني در الكافي، اسمي از فقه الرضا عليه السلام نبردهاند. و به فرض تسليم، مراد به آن كلام اين است كه به بركت ولايت و محبّت آن بزرگواران، اميد قبول شدن نماز داشته باشد» ( تنبيه الغافلين، ص30).
روايات صحيحي تصريح دارند به اين كه نبايد در حال نماز و عبادت، متوجّه غير خدا بود و اصلاً اگر غير از اين باشد شرك محسوب ميشود (بحار الأنوار، ج4، ص166).
البته با كمي دقّت و تأمّل در مضمون حديث، به روشني ميتوان فهميد كه غرض از نصب العين قرار دادن ائمّه عليهم السلام پيروي از اعمال و كردار آن بزرگواران است و به ما سفارش شده است كه علاوه بر شفيع قرار دادن آنان در عبادت، سعي كنيم عبادتمان نيز شبيه عبادت آنان باشد.
در خاتمه اين بخش بايد دانست كه علماي بزرگي در طول تاريخ اسلام به تبعيت از ائمّه عليهم السلام از صوفيه دوري جستهاند و در نقد فرقههاي صوفيه كوشيدهاند. شهيد ثاني در كتاب درايه خود فرموده كه صوفيه جعل حديث را جايز دانسته و به نفع خود حديث جعل ميكنند. مقدّس اردبيلي در حديقة الشيعه، شيخ حرّ عاملي در اثني عشريه، صدر المتألهين در كسر الاصنام الجاهليه، فيض كاشاني در بشارة الشيعه، علامه حلّي در نهج الحق و كشف الصدق، به ردّ و طرد اعتقادات صوفيه پرداختهاند كه براي طولاني نشدن مطلب، دوستداران را بدانها ارجاع ميدهيم.
ج. صوفيه در نگاه حديث
در اين بخش، به بيان و بررسي احاديثي ميپردازيم كه در مورد صوفيه و عقايد آنان از جانب معصومان عليهم السلام نقل شده است. كتابها و رسالههاي بي شماري از علماي بزرگي همچون علامه مجلسي، شيخ حرّ عاملي، شيخ عباس قمي و ديگران در نقل اين احاديث نگاشته شده است و ما در اين بخش فقط به بيان نمونههايي از آنان ميپردازيم. قبل از بيان احاديث، نظر شيخ حرّ عاملي را در ردّ تصوّف از نظر ميگذرانيم. وي كه صاحب كتاب سترگ وسائل الشيعه است، در كتابي به نام الاثني عشريه مينويسد:
تمام شيعيان، فرقههاي صوفيه را انكار و از امامان خويش احاديث بسياري در نكوهش آنان نقل كردهاند. و علماي شيعه كتابهاي بسياري را در ردّ اين فرقه و اثبات كفر آنان تأليف نمودهاند كه از آن جمله كتاب شيخ مفيد در ردّ اصحاب حلاج است» ( الاثني عشريه في الرد الصوفيه، ص53).
سلطان حسين تابنده، از اقطاب سلسله گنابادي نيز در رساله رفع شبهات به فراواني احاديث در ذمّ تصوّف اذعان و سعي در ردّ و توجيه آنان نموده است (رساله رفع شبهات، ص 65).