اي سدير، ميخواهي كساني را كه مردم را از دين خدا جلوگيري ميكنند به تو نشان دهم؟ آن گاه به ابوحنيفه و سفيان كه در مسجد حلقه زده بودند نگريست و فرمود: اينها كساني هستند كه بدون هدايت از جانب خدا و سندي آشكار از دين خدا، جلوگيري ميكنند. اگر اين پليدان در خانههاي خود بنشينند و مردم را گمراه نكنند مردم به سوي ما ميآيند و ما ايشان را از جانب خدا و رسول خدا خبر ميدهيم»
( الكافي، ج1، ص392).
امام باقر عليه السلام در اين حديث به خطر آن دو نفر كه سمبل دو جريان و حركت آن زمان بودند و دستگاه خلافت آنها را در مقابل خاندان رسالت تراشيده بود، اشاره كرده است كه يكي از آنها سفيان ثوري است كه از سران صوفيه محسوب ميشده و حضرت از او به شدّت انتقاد كرده است.
در كتب معتبري روايت آمده كه جمعي از صوفيان وارد محضر امام رضا عليه السلام شدند و به عنوان اعتراض گفتند: مأمون فكر كرد و رأي او چنين شد كه امامت و ولايت را به تو بدهد، ولي امامت حقّ كسي است كه غذاي سفت بخورد، لباس زبر بپوشد، سوار الاغ شود و به عيادت مريض برود. و تو اين كارها را نميكني. حضرت به آنها فرمود:
إنّ يوسف کان نبيّاً يلبس أقبية الديباج المزورة بالذهب و يجلس علي متکآت آل فرعون و يحکم. إنّما يراد من الامام قسطه و عدله، اذا قال صدق و إذا حکم عدل و إذا وعد أنجز. ثم قرء: «قل مَن حرّم زينة الله التي أخرج لعباده و الطيّبات من الرزق؛
يوسف پيامبر بود و قباهاي ديباي مطلا ميپوشيد و بر تكيهگاه آل فرعون تكيه ميزد و حكم ميراند. همانا از امام، عدالت و دادگري انتظار است كه چون سخن گويد، راست بگويد و چون حكم كند، به عدالت باشد و چون وعده دهد، به وعده خود وفا كند. پس آن حضرت اين آيه را قرائت فرمود: بگو چه كسي زينتهاي خدا را كه بر بندگان آفريده حرام كرده است و از صرف روزي حلال و پاكيزه منع نموده است؟ (بحار الأنوار، ج 61، ص120؛ شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج11، ص34).
عدهاي از سران صوفيه كه پس از كوشش فراوان نتوانستهاند اين روايت را نپذيرند، سعي در توجيه آن كردهاند به اين گونه كه مراد از امام عليه السلام در اين روايت، صوفيههاي اهل سنّت هستند و نه شيعه و كساني كه از مذهب ائمّه عليهم السلام پيروي نميكنند (رساله رفع شبهات، ص69).
در پاسخ، به حديثي از امام صادق عليه السلام در همين رابطه استناد ميكنيم که در ادامه ميآيد.
به سند صحيح از احمد بن محمّد بزنطي روايت كردهاند كه مردي به امام صادق عليه السلام عرض كرد: در اين زمان، قومي پيدا شدهاند كه به آنها صوفي ميگويند. در باره آنها چه ميفرماييد؟ امام عليه السلام در پاسخ فرمود: