تأييد شده باشد» ( دايرة المعارف تشيع، ج 2، ص 15). و يا در هنگام بيان تفاوت ديدگاههاي اخباريان و اصوليان، به تفاوت ديدگاه اين دو مکتب در باب عقل چنين اشاره کردهاند:
«اصوليها عقل را در ادراک حسن و قبح اشيا، معتبر ميدانند بر خلاف اخباريها. اصوليها عقل را يکي از منابع و پايههاي شناخت حکم شرعي ميدانند ولي اخباريها اين را قبول ندارند». ( ادوار اجتهاد از ديدگاه مذاهب اسلامي، ص 361. وحيد بهبهاني، سرآمد محقّقين و دانشمندان شيعه، ص 75).
حقيقت اين است که عبارات فوق براي دست يافتن به ديدگاه دقيق اخباريان در باب عقل بسيار کلي و نارسا است و نميتواند حقيقت امر را در اين زمينه آشکار کند. براي بررسي دقيق و موشکافانه موضوع بايد سعي کنيم به سؤالات زير پاسخ دهيم:
1. تعريف استرآبادي از عقل چيست؟
2. ميزان اعتباري که براي عقل و يافتههاي آن قائل است تا چه حد است؟
3. ديدگاه او در باره تشخيص حسن و قبح افعال چيست؟ آيا آن را عقلي ميداند يا شرعي؟
الف. چيستي عقل و ميزان اعتبار دريافتهاي آن
استرآبادي در کتاب الفوايد المدنية به طور صريح در باب چيستي عقل سخن به ميان نياورده است امّا از لا به لاي سخنان او در اين کتاب و از انتقادات و اعتراضاتي که بر فلاسفه، اصوليان و متکلّمان وارد ساخته است به اين نتيجه ميرسيم که تعريف او از عقل تفاوت چنداني با تعريف ديگران ندارد و منظور او نيز از «عقل» همان «قوّه تشخيص و شناخت» است که انسان به کمک آن خطا را از صواب تشخيص ميدهد و به استدلال و نتيجهگيري ميپردازد. امّا آن چه که استرآبادي بر نميتابد و به شدّت با انديشمندان غير اخباري به مخالفت ميپردازد، اين است که براي کاربرد و تواناييهاي عقل حدّ و مرزي قائل نشويم و آن را ملاک و معيار دست يافتن به شناخت قطعي و يقيني در همه امور دنيوي و اخروي بدانيم. وي معتقد است عقل تنها در موارد و در شرايطي خاص، دادههايي يقيني و قطعي صادر ميکند و در ساير موارد آن چه که از عقل ميرسد جز ظنّيات نخواهد بود.
از نظر استرآبادي علوم مختلف دو قسماند: بخشي که در آن مادّه علم به احساس نزديک است، مانند علم هندسه و حساب و اکثر ابواب منطق که در اين بخش از علوم هيچ اختلافي بين علما و هيچ خطا و اشتباهي در نتيجه افکار به وجود نميآيد. به اين دليل که از نظر وي خطا و اشتباه در فکر يا از جهت صورت اتفاق ميافتد و يا از جهت ماده و در اين قسم به دليل آشنايي اکثر علماي اين علوم به منطق، خطايي از جهت صورت اتفاق نميافتد و به دليل اين که مادّه اين علوم نيز به شدّت به احساس نزديک است، خطا و اشتباهي در آن راه ندارد.