جايگاه عقل درانديشه ملامحمّدامين استرآبادي... - صفحه 186

استدلال کرده و به نتايج ظنّي و خلاف واقع دست يابد. از نظر وي، تنها در صورتي که مادّه تعقّل و تفکّر آدمي، بديهيات، اوّليات و محسوسات باشد، نتايج قطعي و يقيني را در پي خواهد داشت و انديشه و تفکّر آدمي، تنها در اين صورت معتبر خواهد بود. به اعتقاد استرآبادي، خطا در برهان آن گاه اتّفاق مي‌افتد که ما حدسيات، وهميات، تجربيات و حسّيات ناقص را که ظنّي هستند مانند قطعيات و يقينيات بدانيم و يا مقدّمه عقلي باطلي را با مقدّمه نقلي ظنّي يا قطعي به هم پيوست دهيم (همان، ص 258). بر اين اساس مقدّمات و نتايج ظنّي، در امور مربوط به شريعت که با زندگي دنيوي و اخروي آدمي مرتبط است، از حجّيت و اعتبار لازم برخوردار نخواهد بود؛ زيرا که در امور اين چنيني نياز به معارف يقيني داريم که عقل ناتوان از صدور چنين معارفي در اين حوزه‌هاست.
حال که ناتواني عقل آدمي در قضاوت در باره بسياري از امور طبيعي و الهي به اثبات رسيد، بايد براي آن جايگزيني يافت. از نظر استرآبادي تنها منبعي که در آن هم صورت برهان و هم مادّه آن از هرگونه خطا و اشتباهي مصون است، روايات رسيده از ناحيه معصومين عليهم السلام است که هر آن چه که مورد نياز بشر است از بدو خلقت تا هنگامه قيامت، در سخنان آنان آمده است.
فيها توضيح لما اخترناه من انه لا عاصم عن الخطا في النظريات التي مبادؤها بعيدة عن الاحساس الا التمسّک باصحاب العصمة (همان، ص 260).
البته ملا محمّد امين استرآبادي منکر هرگونه کاشفيت براي عقل در موضوعات نظري نيست، بلکه قائل است يافته‌هاي آن در اين زمينه‌ها يقين‌آور نيست، بلکه ظنّي است و ظن در امور شريعت حجّيت ندارد امّا در اموري غير از شريعت، هم‌چون امور معاش و معاد مي‌توان به اين ظنون اعتماد نمود و بر اساس آنها عمل کرد.
و من جملة تأثيراته تعالي: إنه نهانا عن إتباع الظن المتعلّق بما جاء به النبي صلي الله عليه و آله من العقايد و الأحکام الخمسة و الأحکام الوضعية الشرعية و أمرنا بإتّباع الظن في الجملة في غير ذالک کخرص الأثمار علي أصولها لضمان الزکاة و قيم المتلفات و أروش الجنايات و تعيين جهة الکعبة و عدد الأشواط و الرکعات؛ کل ذالک لدفع الفتن و لنظام المعاش و المعاد (همان،
ص 422).

ب. نقش عقل در تشخيص حسن و قبح افعال

از جمله مهم‌ترين مسائلي که در بحث از عقل مطرح مي‌شود، مسئله «حسن و قبح افعال» است. اين که حسن و قبح افعال را امري عقلي بدانيم که عقل خود توانايي تشخيص آن را دارد و يا شرعي که تعيين آن تنها به عهده خداست و عقل آدمي در اين باره ناتوان است، نقش مهمّي در قضاوت در باره ديدگاه يک گروه در باب «عقل» ايفا مي‌کند. استرآبادي در اين باره نظر صريحي ندارد ولي از لابه لاي سخنان او نکاتي قابل کشف است.

صفحه از 200