کار مضاعف و همّت مضاعف در سخن و سيره پيشوايان دين - صفحه 203

به دست آوردن درآمد حلال، وظيفه واجب هر مرد و زن مسلمان است (بحار الأنوار،
ج 23، ص 6).
از منظر پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله کسي که سربار ديگران شود و از دست رنج آن‌ها ارتزاق نمايد، از رحمت خدا به دور و مطرود درگاه الهي است:
ملعون من القي کله علي الناس؛
کسي که بار زندگي خود را بر دوش ديگران بيفکند (و از دست‌رنج مردم امرار معاش نمايد)، از رحمت خدا به دور است. ( تحف العقول عن آل الرسول، ص 37؛ وسائل الشيعة،
ج 5، ص 133)
رسم و سيره ايشان در مواجهه با کساني که شرايط لازم براي انجام کار داشتند، امّا بيکار و بدون شغل زندگي را مي‌گذراندند نيز نشان‌دهنده و گوياي اهميت کار و تلاش است:
کان رسول الله صلي الله عليه و آله اذا نظر الي الرجل فاعجبه، قال: هل له حرفة؟ فان قالوا لا، قال: سقط من عيني؛
رسم پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله اين بود که وقتي با مردي برخورد مي‌کرد که نيرو و قوّتش مايه شگفتي آن حضرت مي‌شد سؤال مي‌کرد: آيا حرفه اي دارد و به کاري مشغول است؟ اگر جواب منفي بود، مي‌فرمود: از چشم من افتاد. (بحار الأنوار، ج 23، ص 6)

در همين زمينه، امام محمد باقر عليه السلام نيز در حديثي تربيتي و هشداردهنده مي‌فرمايد:
قال موسي: يا ربّ، أي عبادک ابغض اليک؟ قال: جيفة بالليل بطال بالنهار؛
حضرت موسي بن عمران در پيشگاه الهي عرض کرد: پروردگارا، کدام يک از بندگانت نزد تو بيشتر مورد بغض و بدبيني است؟ فرمود: آن که شب ها چون مرداري در بستر خفته و روزها را به بطالت و تنبلي مي‌گذراند. (همان، ج 73، ص 180)

در فرهنگ و منش اسلامي، کار و همّت، ارزش و هنجار و در مقابل، بيکاري، مسامحه و سستي، يک ضد ارزش و ناهنجاري تلقّي مي‌شود. مولاي متقيان حضرت علي عليه السلام در اين باره مي‌فرمايد:
التواني، مفتاح البؤس؛
مسامحه و سستي، کليد سختي‌ها و مصائب است. ( المستطرف، ج 2، ص 56)

هم ايشان در حديث پر معناي ديگري در باره فساد بيکاري دائم مي‌فرمايد:
ان يکن الشغل مجهدة، فاتصال الفراغ مفسدة؛
اگر تن دادن به شغل، مايه زحمت و تعب است، بيکاري دائم نيز باعث نادرستي و فساد است. ( الإرشاد، ص 141)

بنا بر اين، اين ديدگاه که فقط شکل کار و نه اصل کار، اهميت دارد و کارهاي طبقه پايين جامعه، مايه عار و ننگ است، باطل و فاقد دليل عقلي و نقلي است؛ بلکه آن چه از مجموع

صفحه از 223