کار مضاعف و همّت مضاعف در سخن و سيره پيشوايان دين - صفحه 218

مي‌شود و نيز سبب زدودن معيارهاي جاهلي چون ثروت و قدرت‌طلبي مي‌گردد؛ آن چنان که قرآن کريم در داستان طالوت به آن اشاره مي‌فرمايد.
شايسته‌سالاري، نيازمند زمينه‌هاي تعليمي و تربيتي است که از وظايف و اهداف مهم حاکميت است. در گذشته به دليل اين که روابط و تعاملات، به صورت ساده و سطحي اجرا مي‌گشت، وجود نهاد تعليم و تربيت در سطوح و عرصه‌هاي گوناگون لازم نبود، امّا در عصر حاضر، وجود اين نهاد، ضروري است تا در جهت استصلاح و پيشرفت مردم، انجام وظيفه کند (حسن نظري، در کتاب کار و توليد، در مقايسه عصر امام علي عليه السلام با جامعه امروزي مي‌نويسد: «اداره حكيمانه جامعه آن روز، تعليم‌ و تربيتي بيش‌ از اين را نمي‌طلبيد؛ ولي در عصر حاضر، نهاد تعليم‌ و تربيت‌ بايد در جهت‌ استصلاح‌ و پيشرفت ‌فرهنگي مردم‌، رشد فرهنگ‌ عمومي، تقويت‌ وفاق‌ اجتماعي، از ميان بردن آسيب‌هاي گوناگون اجتماعي و گسترش‌ مهارت‌ و فن نيز گام‌ بردارد).
در منظر پيشوايان دين نيز شايسته‌سالاري در تمام امور تأکيد گرديده و به عنوان يک ارزش مهم و حياتي مطرح است.
هر کسي توان و استعداد خاصي دارد که مجموع اين توانايي و ظرفيت‌ها، وي را براي کاري خاص، لايق و شايسته مي‌سازد.
پس انسان بايد ظرفيت و شايستگي‌هاي خويش را ملاک ورود در تمام امور قرار دهد.
در حقيقت، انسان مؤمن، نبايد کاري را به کسي که شايستگي‌اش را ندارد بسپارد، همچنين نبايد در کار و مسئوليتي که خود توان و شايستگي و اهليت انجام آن را ندارد وارد شود. در اشاره به اين مطلب، داود رقي از امام صادق عليه السلام روايت مي‌کند:
لا ينبغي للمؤمن ان يذل نفسه. [قيل له: و کيف يذل نفسه؟ قال:] يتعرض لما لا يطيق؛
سزاوار نيست که مؤمن خود را ذليل سازد. سؤال شد: چگونه خود را ذليل مي‌سازد؟ فرمود: کاري که در عهده طاقت و توانايي او نيست مي‌پذيرد. (وسائل الشيعه، ج ۱۱،
ص ۴۲۴)

نکته‌اي که در شايسته‌سالاري نبايد فراموش گردد، مسئله خطير اعلميت در تصدّي، رياست و زمام‌داري است. برترين، فقيه‌ترين و داناترين شخص، شايسته چنين مقامي است. در غير اين صورت، در قيامت جزو گروه محرومان از نظر لطف و عنايت الهي خواهد گشت. رسول اکرم صلي الله عليه و آله مي‌فرمايد:
انّ الرياسة لا تصلح الا اهلها، فمن دعا الناس الي نفسه و فيهم من هو اعلم منه، لم ينظر الله الي يوم القيامه؛
رياست، شايسته نيست مگر براي اهلش، پس هر کس مردم را به خود بخواند و در ميان مردم داناتر از او وجود داشته باشد، خداوند در روز قيامت به وي نظر نخواهد افکند. ( الاختصاص، ص ۲۵۱)

صفحه از 223