در نگاه ايشان، تنگدستي طبقه کشاورز و زارع و عدم رسيدگي به آنان، سبب خرابي و نابودي زمين ميگردد. و ريشه و اساس اين مشکلات را طمع و حرص حاکمان و متصديان دولتي در گردآوري مال و زراندوزي معرّفي ميکند:
انّما يؤتي خراب الأرض من أعواز أهلها، و انّما يعوز أهلها لإشراف أنفس الولاة علي الجمع، و سوء ظنّهم بالبقاء، و قلّة انتفاعهم بالعبر؛
خرابي زمين، از تنگدستي کساني است که بر روي آن کار ميکنند. کشاورزان، هنگامي تنگدست گردند که واليان و دولتمردان به گردآوري مال روي آورده، گمان به هميشه زنده ماندن کنند و از رخدادها عبرت نگيرند. (همان، ص ۶۶۶)
در قرآن کريم نيز به اين مسئله حياتي براي بشر، توجّه و اشاره شده است. قرآن کريم ميفرمايد:
هو أنشاکم من الارض و استعمرکم فيها؛
اوست که شما را از زمين پديد آورد و شما را به عمران آن وا داشت. (سوره هود، آيه ۶۱)
حضرت علي عليه السلام در تفسير اين آيه شريفه ميفرمايد:
فاعلمنا سبحانه انّه قد أمرهم بالعمارة ليکون ذلک سبباً لمعايشهم بما يخرج من الأرض من الحب و الثمرات، و ما شاکل ذلک مما جعله الله تعالي معايش للخلق؛
خداوند به مردم امر کرده است زمين را با کشاورزي آباد سازند، تا بدين وسيله خوراکشان از غلات، و حبوبات و ميوهها و ساير روئيدنيها که خدا براي آسايش بندگانش آفريده است تأمين گردد. (مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۴۲۶)
پايان سخن را با حديثي آموزنده از امير بيان عليه السلام در مذمّت افرادي که با داشتن حد اقل امکانات کشاورزي، به آن اقدام نکنند و با سستي و تنبلي به پذيرش يک زندگي فقيرانه تن دهند، زينت ميدهيم.
من وجد ماءً و تراباً ثمّ افتقر فابعده الله؛
کسي که آب و خاک در اختيار داشته امّا (نيروي انساني خود را براي بهرهبرداري به کار نبندد) و با فقر و نيازمندي عمر بگذراند، از رحمت خدا به دور خواهد ماند. (بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۱۹)