بررسی محتوایی حدیث استعداد فقر و نقد برخی از دیدگاه‌ها - صفحه 11

سومی برای حدیث ذکر می‏کند که به یکی از وجوه معنایی لفظ فقر بر می‏گردد. ایشان با تذکر این که هر احتمالی که شاهدی از لغت و کلام عرب بر صحت آن باشد، برای بیان کلام بلیغ صحیح و ممکن است، می‏گوید:

یکی از وجوه معانی لفظ فقر بریدن و سوراخ کردن بینی شتر است تا آنجا که به استخوان یا نزدیک آن برسد. سپس ریسمانی بدان می‏تابانند و بدین وسیله شتر چموش را رام می‏کنند. چون چنین کنند، گفته می‏شود: فقره یفقُره فَقرا، و به چنین شتری بعیر مفقور (به فقرة) گویند. و هر چه را به گونه‏ای ببُری که جدا نشود (حزّ) و در آن اثری و شیاری ایجاد کنی، فقر است و تفقیر. از همین رو، مصیبت را فاقرة گفته‏اند که شکننده ستون فقرات است و برای شمشیر شیاردار گفته‏اند: سیف مفقّر.۱

وی با این استشهاد لغوی چنین نتیجه می‏گیرد:

فیحمل القول علی أنه _ علیه السلام _ أراد: من أحبنا فليزمّ نفسه و ليخطمها و ليقد‏ها إلی الطاعات، و يصرفها عما تميل طباعها إليه من الشهوات، و ليذللها علی الصبر عما كُره منها، و مشقة ما أُريد منها، كما يفعل ذلك بالبعير الصعب.۲

سید مرتضی، با این تفسیر، فقر را برای لجام نفس و نگهداشت نفس از سیئات و واداشت آن بر حسنات مجاز گرفته‏اند.

در این تفسیر البته چیستی وظیفه نحوی جلباب و تجفاف چندان روشن نیست، زیرا مجاز در این تفسیر به جای این دو واژه، در فقر تجلی می‌کند، و رابطه معنایی میان این شرح و واژگان روایت بی‌ایراد نیست که در جای خود به آن اشاره خواهد شد.

بررسی شروح پیش‌گفته

برخی نکات و ملاحظات در باره تفاسیر بالا از این قرار است:

1. نبود استدلال روشن بر فقر در آخرت و عدم ظهور متن حدیث بر این معنا؛ علامه شوشتری می‌گوید:

قلت: ما ذكره أبو عبيد معنی صحيح، إلّا أنّ لفظ الخبر آبٍ عن الحمل عليه.۳

1..‏ الامالی، ج۱، ص۴۶.

2..‏ همان.

3..‏ بهج‏ الصباغة فی ‏شرح ‏نهج ‏البلاغة، ج۳، ص۴۴۳.

صفحه از 30