بررسی محتوایی حدیث استعداد فقر و نقد برخی از دیدگاه‌ها - صفحه 18

روایاتی که فقر را نکوهش کرده است و از فقر باز داشته‏اند؛ از قبیل: «کاد الفقر أن یکون کفراً»۱ و «الفقر أشد من القتل»۲ و «الفقر یخرس الفطن عن حجته و المقلّ عذیب فی بلدته»۳ و دیگر روایات۴ که قول ابو عبید (فقر اخروی) را توجیه می‏کند، و دسته دوم، روایات مدح فقر؛ مانند: «الفقر فخری و به أفتخر علی سائر الانبیاء»۵ و «الفقر أزین للمؤمن من العذار علی خد الفرس»۶ و روایات دیگر که گاه فقر را بر غنی ترجیح داده‏اند.۷ روایت مورد بحث نیز در صورت تفسیر به فقر دنیوی همین مفهوم را دارد.

باید توجه داشت که مقصود از فقر در احادیث تنها فقر مادی نیست؛۸ هر چند فقر در روایت استعداد فقر، مادی است، با این نکته وارد بررسی این تعارض ظاهری می‌شویم:

راغب برای فقر چهار گونه استعمال بیان می‌کند: 1. وجود حاجت ضروری که ویژگی هر موجود دنیایی است، که فرمود: «أنتم الفقراء إلی الله» 2. عدم مقتنیات یعنی همان نداری: «إنما الصدقات للفقراء و المساکین». 3. فقر نفس که همان حرص است در مقابل غنای نفس که قناعت است: «کاد الفقر أن یکون کفراً. 4. فقر و نیاز به خدا که فرمود: «اللهم أغننی بالافتقار إلیک...».۹

لذا می‌توان در مجموع نتیجه گرفت: فقر مادی بذاته هرگز مورد تأیید نیست و در اسلام کاملاً نفی شده است و به تلاش در رفع آن سفارش شده است تا جایی که این تلاش باعث خروج از مسیر شرع و حدود الهی نگردد، و الا این فرار از فقر از خود فقر بدتر است. از این روی، اگر فقر به دلیل حفظ حدود الهی و پایبندی به حق عارض شده باشد، این فقر ممدوح است، برای چنین فقری عنوان فقر هدف‌دار۱۰ مناسب است؛ یعنی فقری که به سبب گذر نکردن از حدود و وظیفه و حفظ ایمان پیش آمده باشد. برخی روایات که این

1..‏ الکافی، ج۲، ص۳۰۷.

2..‏ بحار الانوار، ج۶۹، ص۴۷.

3..‏ نهج البلاغه، ح۳، ص۴۶۹.

4..‏ ر.ک: میزان الحکمة، ج۹، ص۱۵۸- ۱۸۲.

5..‏ بحار الانوار، ج۶۹، ص۳۲.

6..‏ الکافی، ج۲، ص۲۶۵.

7..‏ ر.ک: میزان الحکمه، ج۹، ص۱۸۲- ۱۸۹ و ۲۰۱- ۲۰۶.

8..‏ برخی از این روایات چنین است: «الفقر فقر القلب» و «أکبر الفقر الحمق» و «فقر النفس شر الفقر» و «الفقر شره النفس و شدة القنوط» (ر.ک: میزان الحکمة، ج۹).

9..‏ مفردات الفاظ القرآن، ص۳۸۳.

10..‏ این عنوان را جناب آقای دکتر مهدوی راد از مقام معظم رهبری (دام ظله) نقل فرمودند.

صفحه از 30