عطائه و رزقه.1
بنگرید، هر کس دلیلی یافتید مبنی بر این که علی و اهل بیتش را دوست دارد، نامش را از دیوان پاک کنید و عطا و روزیاش را ببرید.
سپس در بخشنامهای الحاقی شدت بیشتری را برگزید:
من اتهمتموه بموالاة هؤلاء القوم فنکّلوا به و اهدموا داره.۲
هر کس را که به دوستی این خاندان متهم دیدید، به عقوبت رسانید و خانهاش را ویران سازید.
هیچ بلایی در عراق و به ویژه در کوفه شدیدتر و سختتر از این نبود تا جایی که شیعیان علی حتی از دیدار دوستان شیعهشان _ که مورد اعتماد بودند _ هراس داشتند و در سرداب خانهها مخفیانه و دور از چشم حتی غلامان و کنیزانشان دیدار میکردند و اگر سخنی گفته میشد، با قسمهای سنگین برای فاش نشدن همراه میشد.۳ دیگرانی هم دوستی آل الله را انکار میکردند و حدیث برمیساختند و با این کار به حاکمان تقرب میجستند و دارایی کسب میکردند؛ به قول ابن ابی الحدید:
فیفتعلون الأحادیث لیحظوا بذلک عند ولاتهم و یقربوا مجالسهم و یصیبوا به الأموال و الضیاع و المنازل.۴
ابن ابی الحدید اشاره میکند که این مصیبت همچنان بود و با شهادت امام حسن _ علیه السلام _ افزون شد:
و لم یبق أحد من هذا القبیل إلا و هو خائف علی دمه أو طرید فی الأرض؛
کسی از شیعیان امام نماند، مگر این که بر خونش هراسناک بود یا متواری بود.
این جریان با شهادت امام حسین _ علیه السلام _ باز شدت بیشتری گرفت، در زمان عبد الملک بن مروان و حجاج جنایتها در حق شیعه انجام شد و تنها با دشنام به امیرمؤمنان و اظهار نفرت از خاندان نبوت تقرب به حکام حاصل میشد و حتی حکم ولایت شهری اخذ میشد.۵
1.. همان، ص۳۷.
2.. همان.
3.. ر.ک: شرح ابن ابی الحدید، ج۱۱، ص۳۷.
4.. همان.
5.. همان، ص۳۸.