شیعی عصر صدور نیز بوده۱ و در مواردی از ائمه در باره اعتبار روایات آنها پرسش میشده است. مراجعه محمّد بن حسن بن أبیخالد شینولة به امام جواد علیه السلام و پرسش در باره اعتبار کتابهای رسیده از عصر صادقین _ علیهما السلام _ نمونه بارز این مطلب است.۲ به روشنی از این روایت برمیآید که توجه به کتاب حدیثی برای ارزشگذاری روایات از دوران حضور امامان شیعه مورد توجه عالمان امامیه بوده است. به دیگر سخن، از آنجا که نقل حدیث در شیعه امامی بر محور کتاب/نوشتارِ حدیثی بوده است،۳ ارزیابی آن نیز بیشتر مبتنی بر «کتاب/نوشتار» بوده است.
با نگاهی دقیق به قراین موجود میتوان گفت که قدما به منبع مکتوب حدیث
(شامل اصل، جزء، کتاب/کتب) توجه ویژهای داشتهاند و در ارزیابی حدیث در کنار دیگر محورهای ارزیابی فرآیند صدور حدیث،۴ به چگونگی منبع و مأخذ آن هم توجه خاص داشتهاند. با توجه به همین قراین و شواهد کتابمحور است که از عالمان گذشته همچون ابو العبّاس نَجاشی (م450ق) در زمره باورمندان به نظریه «حجیّت کتاب» یادشده است.۵
نگارش کتابهای «فهرست»۶ با هدف شناسایی و شناساندن منابع حدیثی، بررسی و بیان حجیت آنها و نسخههایشان بوده است. بر این اساس، این گونه خاص از نگارشها را میتوان مکمّل کتابهای رجالی به شمار آورد. رونق نگارش کتابهای «فهرست اصول و مُصنّفات» از اواخر سده سوم هجری _ به شکلی که نجاشی (م450ق) به کتاب «فهرستات» اشاره میکند۷ _ در همین مسیر قابل تفسیر است. وجود این گونه خاص
1.. ر.ک: رجال النجاشی، ص۳۹-۴۰.
2.. برای این گزارش ر.ک: الکافی، ج۱، ص۵۳.
3.. بدون تردید، کتابهای کهن حدیثی امامی از جمله کتابهای چهارگانۀ حدیثی، از پالایش و تدوین منابع مکتوب حدیثی پیش از خود فراهم آمدهاند. ظاهراً آنچه شیخ صدوق در مشیخۀ من لا یحضره الفقیه خود آورده، طرق او به همان مکتوبات اولیۀ حدیثی بوده است (ر.ک: وسائل الشیعة، ج۳۰، ص۲۲).
4.. در این باره ر.ک: نقد و تحلیل معیارهای...، ص۱۰۲-۱۵۱.
5.. بازسازی متون کهن حدیث شیعه، ص۱۱۱.
6.. تألیف کتب «فهرست» شیوۀ کهنی در میان تألیفات رجالی شیعی است که در آن نام صاحبان کتب، مبنای نگارش قرار میگیرد و مؤلف در این نگارشها به دنبال ارائۀ فهرستی از نام صاحبان کتب و در مواردی همراه با داوریهای رجالی در بارۀ آنها است. فهرست شیخ طوسی و فهرست نجاشی از مهمترین آثار کهن برجای مانده است که به سبب بسامد بسیار داوریهای این دو در بارۀ مؤلفان و تألیفات آنها میتوان آنها را «فهرستهای رجالی» نامید. از همین روست که کتاب اخیر بیش از همه به رجال النجاشی شهرت یافته است.
7.. رجال النجاشی، ص۱۵، ۴۹، ۲۴۴، ۳۰۴.