نگارشی نشان میدهد که اعتبارسنجی منابع، نزد متقدّمان به عنوان یک ضرورت مطرح بوده است. این اهمیت تا بدانجا بوده است که حتّی گاه در تعارض میان احادیث، حدیثی را به خاطر ضعف منبع آن ردّ کردهاند۱ یا در جمع میان اخبار، حدیثی را برگزیدهاند که در کتابی معتبر نقل شده است.۲
مؤلفههای «کتابْمحور» در ارزیابیهای حدیثی قدما
بر اساس آنچه گذشت، روشن است که «منبع مکتوب/کتاب» نقشی محوری در فرآیند اعتبارسنجی احادیث نزد قدما داشته است؛ اما آنچه تبیین آن در اینجا لازم است، عناصر و مؤلفههای مرتبط با منابع مکتوب در جریان ارزیابیهای حدیثی است. در ادامه، این مؤلّفههای کتابْمحور، قطع نظر از اوصاف و ویژگیهای مؤلف و مسأله اصالت آنها _ که در دستگاه حدیثپژوهی قدما جایگاهی ویژه داشتهاند و به سبب اهمیّتشان پژوهشی مستقل را میطلبند _ ارائه خواهد شد. هر چند بیشتر این عناصر از سوی عالمان پیشگفته بیان شدهاند، اما در این نوشتار تلاش شده است تا با ذکر نمونههای متعدّد برای هر یک، آن اشارهها بهگونهای تفصیلی تبیین شود.
1. نقل در منبع معتبر
همه تلاش متقدّمان امامی در فرآیند نقد منبعی،۳ دستیابی به میراث مکتوب معتبر و قابل اعتماد حدیثی بوده است.۴ بر پایه این شیوه، نقد و بررسی متن حدیث بر اساس اعتبار و ردّ کتاب و نسخهها/تحریرهای آن و نه بر پایه راویانِ آن انجام میگرفت. در این
1.. ر.ک: الإستبصار، ج۲، ص۶۶ و ج۳، ص۱۷۰.
2.. ر.ک: همان، ج۳، ص۲۶۵.
3.. به دلیل توجه بسیار به نگرشهای فهرستی و ارزیابیهای کتابشناسانه در این روش، از آن به «تحلیل کتابشناسی» (ر.ک: بازسازی متون کهن حدیث شیعه، ص۳۳-۵۰) یا «تحلیل فهرستی» (ر.ک: همان، ص۷۸، ۷۹، ۸۰، ۱۰۴، ۱۰۸، ۱۱۷، ۱۱۹، ۱۲۲، ۱۲۳، ۱۲۹، ۱۳۴) نیز یاد میشود.
4.. توجه به منابع معتبر حدیثی در میان برخی عالمان متأخر همچون شیخ حر عاملی و علامه مجلسی _ البته با تفاوت در ملاکهای منبعِ معتبر _ نیز دیده میشود. مجلسی در جلد اوّل بحار الأنوار مقدّمۀ مفصّلی را به منابع مورد استفادۀ خود اختصاص داده و در بارۀ اعتبار هر یک و میزان اعتماد به آنها سخن گفته است (ر.ک: بحار الانوار، ج۱، ص۲۶-۴۶). شیخ حرّ عاملی نیز اعتبار مصادر خویش را مورد بررسی قرار داده است. وی در پایان کتاب وسائل الشیعة مطالبی را در بارۀ محتوای کتابش تحت عنوان فائده آورده که فائدۀ چهارم به معرّفی مصادر کتاب (وسائل الشیعة، ج۳۰، ص۱۵۱) و فائدۀ ششم به بررسی اعتبار این مصادر پرداخته (همان، ص۱۹۱) و آن را در فائدۀ نهم نیز پی گرفته است (همان، ص۲۴۹). همچنین محدّث نوری در جلد اوّل خاتمة مستدرک المستدرک فائدۀ اوّل و دوم را به بررسی اعتبار مصادر خویش اختصاص داده است.