حدیث.۱ در نقد این باور نااستوار عمر فلاته باید گفت که گزارشهای دالّ بر وقوع کذب بر پیامبر صلی الله علیه و آله تنها در این گونه متون خلاصه نمیشود و روایت دیگری نیز وجود دارد که دستکم، وقوع جعل حدیث در نیمه نخست قرن اول هجری را به اثبات میرساند؛ چنان که بنا به گزارش مقدام بن معدی کرب، رسول خدا صلی الله علیه و آله از وقوع نزدیک نسبتِ دروغ پس از خود خبر دادند:
حرم رسول الله صلی الله علیه و آله یوم خیبر أشیاء، ثم قال: یوشک أحدکم ان یکذبنی و هو متکئ علی أریکته یحدث بحدیثی، فیقول: بیننا و بینکم کتاب الله فما وجدنا فیه من حلال استحللناه و ما وجدنا فیه من حرام حرمناه الا و ان ما حرم رسول الله صلی الله علیه و آله مثل ما حرم الله.۲
2. زمینههای جعل حدیث در حیات پیامبر صلی الله علیه و آله
پیشتر آوردیم که عمر فلاته اصل وجود احادیث دروغین را در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله انکار نموده و بر این مدعا به سیره اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله در اجتناب از سخن دروغ و _ به طریق اولی _ نسبتِ دروغ به پیامبر صلی الله علیه و آله استناد کرده است؛۳ این در حالی است که شواهد متعدد تاریخی گواهی میدهد که بعضی از اصحاب پیامبر یکدیگر را به کذب متهم میکردند۴ و حتی در محضر رسول خدا دروغ میگفتند؛ برای نمونه، بیهقی به نقل از عایشه آورده است:
ما کان خلق أبغض إلی رسول الله صلی الله علیه و آله من الکذب، و لقد کان الرجل یکذب عند رسول الله صلی الله علیه و آله الکذبة، فما تزال فی نفسه علیه حتی یعلم أنه قد أحدث منها توبة.۵
1.. ر.ک: الوضع فی الحدیث، ج۱، ص۱۸۰.
2.. المسند، ج۴، ص۱۳۲.
3.. الوضع فی الحدیث، ج۱، ص۱۷۸.
4.. به عنوان نمونه، ابن عبد البر در ذیل نام «عمرو بن الأهتم التمیمی» آورده است: «...و یکنی عمرو أبا ربعی، قدم علی النبی صلی الله علیه و آله وافداً فی وجوه قومه من بنی تمیم سنة تسع فیهم: الزبرقان بن بدر و قیس بن عاصم و غیرهما فأسلموا، ففخر الزبرقان، فقال: یا رسول الله! أنا سید بنی تمیم و المجاب فیهم آخذ لهم بحقوقهم و أمنعهم من الظلم و هذا یعلم ذلک _ یعنی عمرو بن الأهتم _ فقال عمرو: إنه لشدید العارضة مانع لجانبه مطاع فی أدنیه. فقال الزبرقان: والله لقد کذب یا رسول الله وما منعه من أن یتکلم إلا الحسد...» (الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۶۳). برای آگاهی از نمونههای دیگر ر.ک: الثقات، ج۵، ص۲۳۰؛ اسد الغابه فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۳۴.
5.. السنن الکبری، ج۱۰، ص۱۹۶؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۹۸؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۷۸. برای آگاهی از نمونه دیگر ر.ک: المسند، ج۶، ص۴۵۳. علاوه بر آن که وقوع برخی جریانهای انحرافی در عصر نزول قرآن همچون: ماجرای افک (سوره نور، آیه ۱۱) و آیه نبأ (سوره حجرات، آیه ۶) خود گواه دیگری بر سخن فوق بوده و وجود پدیده کذب در عصر پیامبر را تأیید میکند.