مثال 3. گاه دیدگاههای مختلف اعتقادی یک محدث در دستهبندیها و عنوانگذاریهای او دخیل است و موجب میشود که نظر کلامی و باورهای او بر مجموعه روایاتی که نقل نموده است، سایه بیافکند. این مسأله برای افرادی که با معیارهای فهم حدیث آشنا نیستند، رهزن بوده، فهم آنها از متن حدیثی را دچار تزلزل و تأثر مینماید؛ برای مثال، مرحوم صاحب وسائل دارای دیدگاههای اخباریگری غیر افراطی است. ایشان در جلد هیجدهم وسائل بابی را به این نام گشوده است: «باب عدم جواز تقلید غیر المعصوم فیما یقول برأیه، و فیما لا یعمل فیه بنص عنهم علیهم السلام»۱ و روایات فراوانی را در آن جای داده است. مضمون مشترک همه این روایات لزوم مراجعه در احکام به اهل بیت
علیهم السلام است، که البته مورد تأیید تمام علمای شیعه است. اما مجموعه این روایات به همراه نحوه ذکر صاحب وسائل امکان دارد برای محقق برداشتی نادرست به بار آورد و او را به مخالفت با هر گونه اجتهاد در امر دین ترغیب نماید و پیروی از براهین قطعی عقلی و استفاده از عقل را در فهم روایات و احکام، غیر موجه نشان بدهد.
مرحوم شیخ انصاری در بحث حجیت بیان میکنند که این احادیث به جریانهایی اشاره دارند که تلاش داشتند با روشهای خود ساخته، مانند قیاس و استحسان به بیان و استنباط احکام پرداخته و در برابر اهل بیت علیهم السلام بابی را به عنوان باب علم دین بگشایند. بنا بر این، نمیتوان با این روایات به جنگ روشهای عقلی قطعی در برداشت از روایات رفت و مثلاًٌ احکامی را که عقل لازمه فرمایشهای اهل بیت علیهم السلام میداند، انکار نمود.۲
مثال 4. گاه ناقل روایتی را در ذیل باب خاص ذکر میکند، اما روایات دیگری را که از دیدگاه او همان معنا را میرسانند، نقل نمیکند، بلکه به ذکر عباراتی نظیر
«و روی الشیخ نحوه» یا «مثله» اکتفا مینماید. در اینجا دستهبندی راوی امکان دارد ما را به اشتباه بیاندازد و روایتی را که او بر اثر اجتهاد و فهمش دقیقاً هممعنا با روایت اول قلمداد کرده است، به واقع دارای زیاده یا کمی ظریفی باشد که موجب پیدا شدن اختلاف در معنا بشود؛ برای مثال صاحب وسائل الشیعه روایت ذیل را در باب 27 از ابواب ذبح در حج ذکر میکند:
عن محمد بن مسلم، عن أحدهما _ علیهما السلام _ قال: سَألتُه عن الهَدیِ الواجِب إذا
1.. وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۸۹.
2.فرائد الاصول، ج۱، ص۶۰-۶۲.