روایات، سلامت سندی و وثاقت روات احادیث بوده و هست. ارزیابی میزان وثاقت روات بر پایه مبانی مختلف موجود، نقش مهمی در میزان اعتبار روایات دارد.
کتابهای رجالی، به ویژه کتابهایی که در قرنهای چهارم و پنجم هجری به نگارش در آمدهاند و از آنان به اصول نخستین رجالی تعبیر میشود، مهمترین سند و مدرک کسب اطلاعات در شناخت احوال روات است. گاه تعارض آشکاری در دیدگاه مؤلفان این کتب دیده میشود. این گونه تعارضها ناشی از عوامل متعددی از جمله اختلاف در مبانی رجالی و یا میزان آگاهی آنان از احوال روات و... است که بحث تفصیلی از آن، مجال دیگری را میطلبد.
علامه حلی، یکی از علمای متأخر شیعی، قسمت عمده اطلاعات رجالی خود را در خلاصة الاقوال از اصول نخستین رجالی دریافت نموده است. ایشان در این کتاب، خود را ملزم نموده تا به عنوان فقیه، در باره میزان اعتماد به روایات روات حدیث به قضاوت بنشیند. در نتیجه، راهکارهایی را در برخورد با تعارضات رجالی در پیش گرفته است.
از آنجا که خلاصة الاقوال مهمترین کتاب رجالی موجود است که در فاصله زمانی نه چندان طولانی از اصول نخستین رجالی به نگارش در آمده است، نحوه برخورد علامه با تعارضات رجالی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در این مقاله به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که علامه حلی، به عنوان یکی از مطرحترین فقها و رجالیان قرن هشتم، در برخورد با تعارضات چگونه عمل نموده است؟ و در موارد ناهمگونی آرای رجالی، بر اساس کدام مبنا و روش عمل کرده و تعارض را حل کرده است و به نظر نهایی و مورد اعتماد به روات رسیده و تا چه میزان در این استنباط و حل تعارضات روشمند و قاعدهمند عمل کرده است؟
پیش از این، بحث از تعارضات رجالی و نحوه رویارویی با آن، در ضمن بیانِ مبانی و اصول علم رجال، در کتبی که بدین منظور به نگارش در آمده، مطرح شده است؛ همانند کتاب الرسائل الرجالیة، نوشته ابوالمعالی کلباسی و بحوث فی فقه الرجال، تقریرات سید علی فانی اصفهانی، آشنایی با اصول علم رجال، نوشته سید علی دلبری، رجال خاقانی، نوشته شیخ علی بن شیخ حسین خاقانی (م1334ق)، دانش رجال از دیدگاه اهل سنت، نوشته محمد رضا جدیدی نژاد، الفوائد الرجالیة، نوشته علی حسینی صدر و.... همچنین در برخی از کتب درایة الحدیث، همانند مقباس الهدایة مامقانی و الرعایة شهید ثانی از این موضوع سخن به میان آمده است.