راهکارهای علامه حلی در برخورد با تعارض آرای رجالی در خلاصةالاقوال - صفحه 114

موارد را نیز از جمله تعارضات قابل جمع دانسته۱ و آن‌ دسته‌ از روایاتی که‌ راوی در دوران‌ سلامتش نقل کرده‌، پذیرفته‌ و سایر روایات او را مردود دانسته‌اند.۲ علامه در این گونه موارد، حال اخیر راوی را ملاک قرار می‌دهد؛ چنان که اگر راوی ابتدا بر ضلالت بوده و سپس به حق بازگشته باشد، او را در میان روات معتمد قرار داده، ولی اگر راوی ابتدا بر صراط حق بوده و سپس به گمراهی در افتاده باشد، او را در میان روات غیر معتمد جای می‌دهد.

از جمله روات غیر امامی که به حق بازگشته و امامی شده و در گروه اول روات جای دارند، محمد بن مسعود بن محمد بن عیاش است که نجاشی در ترجمه وی، ضمن بیان توثیقش می‌نویسد:

او ابتدا عامی بود، سپس مستبصر شد و به مذهب ما بازگشت.۳

علامه بر وی اعتماد نموده است.۴

نمونه‌های مشابه را می‌توان در ترجمه روات ذیل جست و جو نمود:

احمد بن داود بن سعید فزاری۵ _ که از مذهب عامه به حق بازگشت _ ، محمد بن عبد الرحمان بن قبة،۶ علی بن محمد بن عباس بن فسانجس،۷ محمد بن عبد الملک بن محمد تبان،۸ محمد بن عبد الله بن مملک اصبهانی۹ _ که از اعتزال بازگشتند _ و حبیب سجستانی۱۰ _ که از مذهب شاریان بازگشت.۱۱ نیز محمد بن احمد بن ابراهیم بن سلیمان،۱۲ عبد الله بن نجاشی۱۳ و ابو بجیر۱۴ که از مذهب زیدیه بازگشتند. همچنین

1.. ضوابط‌ الجرح‌ و التعدیل، ص۴۶.

2.. نهایة الدرایه، ص۴۳۹.

3.. رجال النجاشی، ص۳۵۰.

4.. همان، ص۲۴۶.

5.. همان، ص۶۷.

6.. همان، ص۲۴۳.

7.. همان، ص۱۸۸.

8.. همان، ص۲۷۰.

9.. همان، ص۲۶۶.

10.. همان، ص۱۳۲.

11.. شهید ثانی می‌نویسد: «نسبته إلی الشراة، و هم الخوارج، سمّوا بذلك؛ لأنّهم قالوا: نحن شرینا أنفسنا لله، أی بِعناها» (حاشیه خلاصه، ۹۶۰).

12.. خلاصة الاقوال، ص۲۶۵.

13.. همان، ص۱۹۷ - ۱۹۸.

14.. همان.

صفحه از 129