راهکارهای علامه حلی در برخورد با تعارض آرای رجالی در خلاصةالاقوال - صفحه 113

باشند؛ در حالی که در تمامی این موارد کوچک‌ترین خطایی مرتکب نشده باشد. در این صورت، به وثاقت راوی حکم می‌شود، اما روایاتش باید با دقت بیشتری مورد بررسی قرار گیرند و در صورت صحت طریق و متن آنان، قابل اعتماد خواهند بود؛ به عنوان نمونه، دعای خیر برای تأیید دیانت و اعتقادات علی بن میمون۱ با یعرف و ینکر۲ بودن روایاتش۳ همراه شده است، اما علامه در ترجمه وی می‌گوید:

قبول روایات او به صواب نزدیک‌تر است؛ به دلیل عدم صراحت طعن ابن غضایری، در حالی که دعای امام _ علیه السلام _ در حق او صریح است.۴

همچنین، توثیق محمد بن احمد بن خاقان با اضطراب روایات وی و نقل از ضعفا،۵ تعارض واقعی نداشته و لذا راوی در قسم نخست روات قرار گرفته، اما علامه بر وی توقف نموده است.۶

موارد مشابه دیگر در ترجمه خلف بن حماد بن ناشر بن مسیب،۷ محمد بن جعفر بن أحمد بن بطة،۸ عبد الله بن حماد الأنصاری،۹ محمد بن خالد بن عبد الرحمن بن محمد بن علی البرقی۱۰ و اسماعیل بن مهران۱۱ دیده می‌شود.

بنا بر این، به باور علامه، نسبت دادن کتابی موضوع به راوی، برخی از عملکردهای ناپسند، ضعف برخی روایات، ضعف راویان و مروی‌عنه‌های روات از قراین عدم اعتماد به راوی محسوب نمی‌شود؛ گر چه ممکن است که اطمینان به معتمد بودن راوی را کمرنگ نموده و موجبات توقف علامه را فراهم آورد.

گاهی‌ جرح‌ و تعدیل‌ وارده بر راوی،‌ مربوط‌ به‌ دو دوره زندگانی‌ وی است‌. برخی این

1.. اختیار معرفه الرجال، ص۳۶۶.

2.. مراد از عبارت «حدیثه یعرف و ینکر» و یا «یعرف حدیثه و ینکر» و عبارات مشابه آن این است که برخی از روایات راوی مورد پذیرش قرار گرفته و برخی دیگر از آنها مردود دانسته شده است یا آن که برخی از مردم روایات وی را قبول نموده و برخی دیگر رد کرده‌اند (نهایة الدرایة، ص۴۳۷).

3.. رجال ابن غضایری، ص۷۳.

4.. خلاصة الاقوال، ص۱۸۰-۱۸۱.

5.. رجال النجاشی، ص۳۴۱.

6.. همان، ص۲۵۵.

7.. همان، ص۱۳۹.

8.. همان، ص۲۶۴.

9.. همان، ص۲۰۰.

10.. همان، ص۲۳۷.

11.. همان، ص۵۴ - ۵۵.

صفحه از 129