مِن كَلامِ الإِمامِ الحَسَنِ العَسكَرِيِّ عليه السلام
از سخنان امام حسن عسكرى عليه السلام ۱
۱۴۸.إنَّ لِلسَّخاءِ مِقدارًا، فَإِن زادَ عَلَيهِ فَهُوَ سَرَفٌ. وَلِلحَزمِ مِقدارًا، فَإِن زادَ عَلَيهِ فَهُوَ جُبنٌ. وَلِلاِقتِصادِ مِقدارًا، فَإِن زادَ عَلَيهِ فَهُوَ بُخلٌ. وَلِلشَّجاعَةِ مِقدارًا، فَإِن زادَ عَلَيهِ فَهُوَ تَهَوَّرٌ. ۲
۱۴۸.سخاوت اندازه اى دارد كه اگر از آن بيشتر شود اسراف است و احتياط اندازه اى دارد كه اگر از آن بيشتر شود ترس است و صرفه جويى اندازه اى دارد كه اگر از آن بيشتر شود، بخل است و شجاعت اندازه اى دارد كه اگر از آن بيشتر شود بى باكى است.
۱۴۹.كَفاكَ أدَبًا تَجَنُّبُكَ ما تَكرَهُ مِن غَيرِكَ. ۳
۱۴۹.در ادبت همين بس كه از آن چه از غير خودت نمى پسندى، بپرهيزى.
۱۵۰.اِحذَر كُلَّ ذَكِيٍّ ساكِنِ الطَّرفِ. ۴
۱۵۰.از هر تيزهوش ساكن و خاموش بر حذر باش.
۱۵۱.لَو عَقَلَ أهلُ الدُّنيا خَرِبَت. ۵
۱۵۱.اگر اهل دنيا تعقّل مى كردند، دنيا خراب مى شد.
۱۵۲.خَيرُ إخوانِكَ مَن نَسِيَ ۶ ذَنبَكَ إلَيهِ. ۷
۱۵۲.بهترين برادرانت كسى است كه بدى ات را به او از ياد ببرد.
۱۵۳.أضعَفُ الأَعداءِ كَيدًا مَن أظهَرَ عَداوَتَهُ. ۸
۱۵۳.آن دشمنى ضعيف ترين نيرنگ را دارد كه دشمنى اش را آشكار كرده است.
۱۵۴.حُسنُ الصّورَةِ جَمالٌ ظاهِرٌ، وَحُسنُ العَقلِ جَمالٌ باطِنٌ. ۹
۱۵۴.نيكويى چهره، زيبايى ظاهرى و نيكويى خرد، زيبايى باطنى است.
۱۵۵.مَن أنِسَ بِاللّهِ استَوحَشَ مِنَ النّاسِ. ۱۰
۱۵۵.آن كه با خدا انس يابد، از مردم بگريزد.
۱۵۶.مَن لَم يَتَّقِ وُجوهَ النّاسِ لَم يَتَّقِ اللّهَ. ۱۱
۱۵۶.آن كه از روى مردم پروا نكند، از خدا هم پروا نكند.
۱۵۷.جُعِلَتِ الخَباثَةُ في بَيتٍ، وَجُعِلَ مِفتاحُهُ الكَذِبُ. ۱۲
۱۵۷.پليدى ها در اتاقى نهاده و كليد آن، دروغ قرار داده شد.
۱۵۸.إذا نَشِطَتِ القُلوبُ فَأَودِعوها، وَإذا نَفَرَت فَوَدِّعوها. ۱۳
۱۵۸.هر گاه دل ها بانشاط اند، (علم و معرفت)را به آنها واسپاريد و هر گاه گريزان اند، آنها را واگذاريد.
۱۵۹.اللِّحاقُ بِمَن تَرجو خَيرٌ مِنَ المُقامِ مَعَ مَن لا تَأمَنُ شَرَّهُ. ۱۴
۱۵۹.رفتن در پى كسى كه به او اميد دارى، بهتر از ماندن با كسى است كه از شرّش ايمنى ندارى.
۱۶۰.مَن أكثَرَ المَنامَ رَأَى الأَحلامَ ۱۵. ۱۶
۱۶۰.آن كه بسيار بخوابد، خواب ها بيند. ۱۷
۱۶۱.الجَهلُ خَصمٌ، وَالحِلمُ حُكمٌ وَلَم يَعرِف راحَةَ القَلبِ مَن لَم يُجَرِّعهُ الحِلمُ غُصَصَ الغَيظِ. ۱۸
۱۶۱.نابخردى، مايه دشمنى، و بردبارى، بازدارنده(از آن) است و كسى كه جرعه هاى خشم را با بردبارى فرو نخورد، آسايش دل را نشناسد.
۱۶۲.مَن كانَ الوَرَعُ سَجِيَّتَهُ ۱۹ وَالإِفضالُ حِليَتَهُ ۲۰ انتَصَرَ مِن أعدائِهِ بِحُسنِ الثَّناءِ عَلَيهِ، وَتَحَصَّنَ ۲۱ بِالذِّكرِ الجَميلِ مِن وُصولِ نَقصٍ إلَيهِ. ۲۲
۱۶۲.آن كه پارسايى، خوى او و احسان، زيورش باشد ستايش نيكو را از دشمنانش به يارى گيرد و در پناه يادكرد نيكويش از خرده گيرى ايمن بماند.
۱۶۳.نائِلُ الكَريمِ يُحَبِّبُكَ إلَيهِ، وَنائِلُ اللَّئيمِ يَضَعُكَ لَدَيهِ. ۲۳
۱۶۳.بخشش كريم، تو را محبوب او مى كند و بخشش فرومايه نزد او خوارت مى سازد.
۱۶۴.إذا كانَ المَقضِيُّ كائِنًا ۲۴، فَالضَّراعَةُ لِماذا ؟ ! ۲۵
۱۶۴.هنگامى كه قضاى (الهى، خواه ناخواه) واقع مى شود، پس گريه و زارى براى چيست؟
۱۶۵.يا أسمَعَ السّامِعينَ، وَيا أبصَرَ المُبصِرينَ، وَيا أنظَرَ النّاظِرينَ، وَيا أسرَعَ الحاسِبينَ، وَيا أرحَمَ الرّاحِمينَ، وَيا أحكَمَ الحاكِمينَ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وَأوسِع لي في رِزقي، وَمُدَّ لي في عُمُري، وَامنُن عَلَيَّ بِرَحمَتِكَ، وَاجعَلني مِمَّن تَنتَصِرُ بِهِ لِدينِكَ، ولا تَستَبدِل بي غَيري. ۲۶
۱۶۵.اى شنواترين شنوندگان و اى بيناترين بينندگان و اى دقيق ترين نگرندگان و اى سريع ترين حساب رسان و اى مهربان ترين مهربانان و اى بهترين داوران، بر محمّد و خاندانش درود فرست و در روزيم گشايش ده و عمرم را طولانى كن و با رحمتت بر من منّت بگذار و مرا از ياوران دينت قرار ده و (در اين ياورى) مرا با كس دگيرى جا به جا مكن.
۱۶۶.بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ، يا مالِكَ الرِّقابِ، وَيا هازِمَ الأَحزابِ، يا مُفَتِّحَ الأَبوابِ، يا مُسَبِّبَ الأَسبابِ، سَبِّب لَنا سَبَبًا لا نَستَطيعُ لَهُ طَلَبًا، بِحَقِّ لا إلهَ إلَا اللّهُ مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ صَلواتُ اللّهِ عَلَيهِ وَعَلى آلِهِ أجمَعينَ. ۲۷
۱۶۶.به نام خداوند بخشنده مهربان، اى مالك بندگان و اى شكست دهنده گروه ها، اى گشاينده درها، اى سبب ساز سبب ها، آن سبب كه توان جستجويش را نداريم براى ما فراهم آور، به حقّ خداوندى كه جز او خدايى نيست و محمّد پيامبر خدا كه درود خدا بر او و همه خاندانش باد.
۱۶۷.وُجِدَ مَكتوبًا بِخَطِّهِ هذَا الكِتابُ ۲۸: وقالَ عَلَيهِ السَّلامُ: قَد صَعِدنا ذُرَى الحَقائِقِ بِأَقدامِ النُّبُوَّةِ وَالوِلايَةِ، ونَوَّرنا سَبعَ طَرائِقَ ۲۹ بِأَعلامِ الفُتُوَّةِ، فَنَحنُ لُيوثُ الوَغى، وَغُيوثُ النَّدى، وَفينَا السَّيفُ وَالقَلَمُ فِي العاجِلِ، ولِواءُ الحَمدِ وَالعِلمُ فِي الآجِلِ، وأسباطُنا خُلَفاءُ الدِّينِ وحُلَفاءُ اليَقينِ، ومَصابيحُ الاُمَمِ، وَمَفاتيحُ الكَرَمِ، فَالكَليمُ اُلبِسَ حُلَّةَ الاِصطِفاءِ لِما عَهِدنا مِنهُ الوَفاءَ، وَروحُ القُدُسِ في جِنانِ الصّاقورَةِ ذاقَ مِن حَدائِقِنَا الباكورَةِ، وشيعَتُنَا الفِئَةُ النّاجِيَةُ، وَالفِرقَةُ الزّاكِيَةُ، صاروا لَنا رِدءًا وصَونًا، وعَلَى الظَّلَمَةِ إلبًا وَعَونًا، وَسَيُحفَرُ ۳۰ لَهُم يَنابيعُ الحَيَوانِ بَعدَ لَظَى النّيرانِ ۳۱. ۳۲
۱۶۷.نوشته اى به خط ايشان پيدا شد كه در آن چنين نوشته بود: بى گمان قلّه هاى حقيقت را با گام هاى نبوّت و ولايت فتح كرديم و هفت (طبقه)آسمان را با چراغ هاى فتوّت روشن نموديم. ما شيران كارزار و باران رحمتيم، در اين دنيا، شمشير و قلم و در آن دنيا، پرچم ستايش و دانش به دست ماست، فرزندانمان خلفاى دين، هم پيمان يقين، چراغ امت ها و كليد كرامت اند. موسى كليم آن گاه به زيور انتخاب آراسته شد كه ما وفايش را يافتيم و (عيسى) روح القدس در ميان آسمان سوم از نوبر باغ هاى ما چشيد و پيروان مايند كه نجات يابنده و پاكيزه اند. ما را مددكار و نگهدارنده و عليه ستمكاران، شورش گر و يارى دهنده اند و بزودى چشمه هاى حيات در پى فروزش نورها، برايشان مى جوشد. ۳۳