63
دانشنامه قرآن و حديث 1

ولى در شرح و تفصيل احكام فرعى ، چاره اى جز استفاده كردن از حديث نبوى نيست ، چنان كه خود قرآن شريف هم ، اين قبيل مطالب را به توضيحات پيامبر خدا ، حواله داده است و آيه شريفِ : «آنچه را كه پيامبر به شما داده است ، بگيريد و از آنچه شما را باز داشته، باز ايستيد» و آنچه در تفسير آن رسيده ، همه به همين قسمت مربوط اند. همچنين ، قسمت هايى كه مربوط به داستان ها و يا مربوط به تفاصيل «معاد» هستند ، در آنها هم حديث پيامبر صلى الله عليه و آله ، لازم و حتمى است.
خلاصه ، از آنچه گفتيم روشن مى شود كه شأن پيامبر خدا در چنين مقامى ، تنها و تنها جنبه آموزش است و معلوم است كه آموزش ، فقط يك نحو راه نمايى است كه استاد آگاه و خبير، به وسيله آن ، ذهن شاگرد را براى درك كردن چيزى كه براى او سنگين و دشوار است ، ارشاد و رهبرى مى نمايد . ۱

ديدگاه چهارم . فهم قرآن از طريق سنّت، تنها در برخى سطوح

به نظر مى رسد براى تبيينِ دقيق رابطه متقابل قرآن و حديث ، و نقش سنّت در تفسير قرآن و فهم معارف دينى ، تفصيل قائل شدن ميان مراتب قرآن شناسى (فهم معارف قرآن) ، ضرورى است.

مراتب قرآن شناسى

به طور كلّى ، فهم معارف قرآن كريم را مى توان در چهار مرحله خلاصه كرد:
1. آشنايىِ اجمالى با معارف قرآن،
2. آشنايى با اشارات قرآن،
3. آشنايى با لطايف قرآن،
4. آشنايى با حقايق قرآن .

1.الميزان فى تفسير القرآن : ج ۳ ص ۸۴ ـ ۸۵ .


دانشنامه قرآن و حديث 1
62

نمى شوند» . و شيعه ، عترت را گرفتند و قرآن را رها كردند و در نتيجه ، عترت را هم رها كردند ؛ چون پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده بود : «اين دو، از هم جدا نمى شوند» . بنا بر اين ، امّت اسلامى ، قرآن و عترت ، هر دو، را رها كردند .
ايشان ، در مقابل دو ديدگاه گذشته ، ديدگاه سومى را مطرح كرده و آن ، اين است كه قرآن شناسى ، جز در موارد خاص (مانند : تفاصيل احكام و قصص و معاد) ، نيازى به سنّت ندارد . فهم قرآن، با كمك گرفتن از خود قرآن ، امكان پذير است و پيامبر صلى الله عليه و آله و خاندان آن بزرگوار نيز به عنوان معلّمان قرآن ، ما را به همين راه ، راه نمايى كرده اند. متن سخن علّامه طباطبايى قدس سره چنين است:
آيات شريفى كه مردم را به طور عمومى ـ از كافر و مؤمن و از كسانى كه در عهد نزول كتاب الهى بوده و يا اشخاصى كه بعدا به وجود آمده اند ـ به انديشيدن و تدبّر در قرآن دعوت نموده ، مخصوصا آيه شريف : «آيا در قرآن نمى انديشند؟ و اگر از سوى كسى غير خداوند بود ، قطعا در آن ، اختلافات بسيارى بود» ، به طور آشكارا ، دلالت دارد كه معارف قرآنى را مى توان با بحث و كنجكاوى در آيات به دست آورد و بدين وسيله ، اختلافى را كه در نظر ابتدايى در ميان بعضى آيات ديده مى شود ، مرتفع ساخت ؛ زيرا چنان كه ملاحظه مى كنيد ، اين آيه شريف ، در مقام «تحدّى» [يعنى حجّت آوردن و مبارز طلبيدن] است و مى خواهد با استدلال به عدم وجود اختلاف در قرآن ، حقّانيت كتاب الهى را ثابت كند . در اين صورت ، معنا ندارد كه فهميدن معانى آيات قرآن را موكول به فهم «صحابيان و تابعيان» نمايد ؛ بلكه بالاتر ، نمى توان در چنين مقامى، درك معانى آن را هم به سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله حواله داد ؛ چون كلام پيامبر خدا، در چنين زمينه اى ، يا كلامى است كه موافق ظاهر كتاب الهى و مطابق با آن است و يا با آن، مخالفت دارد . پُر واضح است كه در صورت موافقت ، احتياجى به آن نيست ؛ زيرا خود شخص ، ولو پس از تدبّر و بحث ، همان معنا را درك مى كند؛ امّا در صورت مخالفتش با كتاب الهى، با مقام «تحدّى» سازگارى ندارد و نمى تواند حجّتى را براى مخالف ، اقامه كند.

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 1
    سایر پدیدآورندگان :
    موسوي،سيد رسول؛حسيني،سيد رضا؛مسعودي،عبدالهادي؛ديلمي،احمد؛محسني نيا،محمّد رضا؛وهّابي،محمّد رضا؛شيخي،حميد رضا
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 170398
صفحه از 584
پرینت  ارسال به