بررسی ابعاد فطرت انسان از منظر معارف وحیانی بهویژه نهجالبلاغه
سال
پانزدهم / شماره پیاپی
37 /
صفحه
169-206
چکیده :
فطرت، یکی از مباحث دیرین و مهم انسانشناختی است که معانی گوناگونی در علوم منطق، فلسفه، کلام، عرفان و همچنین معارف وحیانی دارد و از منظر هر یک از این علوم، ابعاد متفاوتی را شامل میگردد. مقاله پیش رو، مسأله ابعاد فطرت را از منظر معارف وحیانی به ویژه نهجالبلاغه برمیرسد. بر همین اساس، فطرت به ابعاد هشتگانه تقسیم میشود: فطرت اولیه، ثانویه، بالفعل، بالقوه، ادراکی، گرایشی، مشترک و اختصاصی. از این منظر، فطرت اولیه انسان، بلافاصله بعد از تکوین جوهره او شکل میگیرد. فطرت ثانویه هم در مرحله تکوین ساحتهای ترکیبی انسان تکوُّن مییابد. فطرت بالفعل و بالقوه هم دو نوع دیگر از ابعاد فطرت انسان است که معارف وحیانی به ویژه نهجالبلاغه به آن تأکید کردهاند. همچنین معارف وحیانی، به دو نوع فطرت ادراکی و گرایشی اشاره دارند که بهطور متعارف مورد بحث متکلمان بوده است. اما دو بعد دیگر فطرت، از منظر پیشگفته، فطرت مشترک و اختصاصی است. فطرت اختصاصی در برابر فطرت مشترک، به ویژگیهای پیشینی فرد فرد انسانها اشاره دارد که به طور اختصاصی از آنها برخوردارند؛ مانند طینتهای مختلف.
کلیدواژههای مقاله :فطرت انسان؛ ابعاد فطرت؛ فطرت اولیه؛ فطرت اختصاصی؛ نهجالبلاغه