زيانهاي تقطيع نادرست
فهم نادرست
نخستين و شايد مهمترين اثر تقطيع نادرست متن حديث، در مرحله فهم حديث رخ ميدهد. نمونههاي بسياري را ميتوان بر شمرد که به دليل جدا شدن نادرست بخشي از متن، خواننده و يا مترجم حديث، دچار اشتباه در فهم و شرح آن شده است؛ مانند حديث ارتباط لقمان با اربابش. تقطيع نادرست اين گزارش، موجب توليد متن: «أوّلُ مَن کاتَبَ لقمانُ» ۱ شده و از اين رو، واژه « کاتَبَ» را در اين متن، مشتق از «مکاتبة» ـ به معناي نامهنگاري ـ فهميده و معنا کردهاند؛ در حالي که نقل کامل متن، به ما ميفهماند که «مکاتبة»، به معناي «بستن پيمان ميان بنده و اربابش» بوده است. بنده در اين پيماننامه، در ازاي کار بيشتر براي ارباب، خود را به تدريج از او ميخريده و آزاد ميکرده است و نخستين کسي که اين کار را کرد، لقمان بود، چنانکه متن حديث، او را بندهاي حبشي توصيف کرده است: «ورُوينا عن جعفر بن محمّد عن أبيه عن آبائه أنَّ علياً عليه السلام قال: أوّلُ مَن كاتَبَ، لقمان الحكيم وَکانَ عبداً حَبَشياً».
گفتني است نمونههاي شايع اينگونه تقطيع، در نقل و حذف اسباب صدور حديث و قرينههاي مقامي، اتفاق ميافتد که نمونههاي آن در کتاب روش فهم حديث آمده است و در اين جا تکرار نميکنيم. ۲