چکيده
تقطيع، هميشه نادرست نيست؛ بلکه تقطيع نادرست، در جايي است که معناي اصلي محفوظ نماند. چنين تقطيعي را ميتوان به «نَزْع » در آيات قرآن تشبيه کرد.
بسياري از احاديث، سخناني جامع و کوتاه هستند؛ اما گاهي به اقتضاي موقعيتها و ضرورتها، نياز به خواندن خطبه و يا نوشتن نامهاي بلند پيش ميآمده است. زمينه تقطيع، نياز به جداسازي بخش کوچکي از همين متنها بوده است.
تقطيع، تنها براي کسي مجاز است که معناي همه حديث را بداند و پس از تشخيص اجزاي متن و قرينههاي مؤثر در معنا، مقدار لازم را بياورد.
بسياري از تقطيعهاي نادرست، از سر عمد نبوده است و ميتوان با مراجعه به منبع اصلي و نيز مآخذ ديگر حديث، بخش نقلنشده را يافت و از آسيب احتمالي جلوگيري کرد.
جدا کردن نادرست بخشي از متن،مخاطب حديث را دچار اشتباه در فهم ميکند.
گاه تقطيع، چنان نادرست و يا تحريفگونه است که متن و معناي پديدآمده، ديگر قابل قبول نيست و پژوهشگر را به نفي و انکار آن ميکشاند.
اختصار، يعني: نقل اجمالي؛ حذف برخي از پيرايههاي غير ضروري متن و حکايت کردن جزء و مفهوم اصلي سخن و يا کردار.
آسيب ناشي از اختصار، نافهمي حديث، و گاه پندار تعارض روايت مختصر شده با روايات ديگر است.
راه کشف تقطيع و اختصار، يافتن احاديث مشابه و مرتبط است.