وضع مجموعى
منظور از وضع مجموعى، جعل چند حديث در کنار يکديگر و يا در هم است. اين احاديث ساختگي، به طور معمول، وحدت مضموني و يا وحدت در هدف دارند و تکرار و در پي هم آوردن آنها، مقصود جاعلان را برآورده ميکند.
احاديث متعدّد جعلى در فضيلت اشخاص و مکان هايى مانند معاويه و شام، بنى عبّاس و خراسان، و نيز رهبران فرقه ها و نحله هاى دينى و اجتماعى، همه وضع مجموعىاند با وحدت مضموني و يا انگيزه واحد و هدف يکسان. جاعلان، گاه از جهات گوناگون يک موضوع، به آن مى پردازند و به اندازهاي حديث جعل ميکنند که مخاطبان را به اشتباه مى اندازند. اينان، با حجمِ فراوانِ روايات جعلى در باره يک موضوع و نيز تحريف برخي روايات مرتبط با آن موضوع، شنوندگان و خوانندگان را به پذيرش حدّاقل و قدر مُتيقّن و مشترکى از احاديث ساختگيشان، وا ميدارند و با همان مقدار نفوذ در انديشه، کار خود را پيش مى برند. نمونه آشکار اين شيوه، احاديث در لزوم پيروي از ستمکاران، و نيز احاديث در باب جبر و اختيار است. اينان، گاه زمان را نيز به يارى مى گيرند و طىّ يک دوره نسبتاً طولانى، به هدف نهايى خود ميرسند؛ کارى که معاويه، در جعل نامه هاى چهارگانه، تدريجى و در طول يکديگر خود براي سرکوب شيعيان به انجام رساند و جريان حديث را در ميانه قرن نخست، به شدّت آلوده ساخت. ۱
در اين جعل دنباله دار و مرحلهبندىشده، واضعان احاديث، آنها را در يک مجموعه و نوشته، گرد نميآوردند. آنان، سعي ميکردند تا احاديث ساختگي را از طُرُق راههاى مختلفي به گوش مردم برسانند و راويان متعدّد نيز از راههاي گوناگون، محتواى مورد نظر آنان را به ذهن مردم وارد کنند. هرچند با گذشت زمان و پس از گذر از چندين نسل، ممکن است کسى به تصوّر واقعى بودن، احاديث آنان را گِرد آورد و با عناويني مانند «فضائل شام»، «فضائل ذو النورَين» ۲ عرضه کند؛ امّا خوشبختانه، برخي انديشمندان و محدّثانِ نقّاد، براى کشف و ردّ اين مجعولات، همه را در کنار هم نشانده، دست جعل را از ميان آنها بيرون کشيدهاند. ۳
1.ر.ک: شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج ۱۱، ص ۴۴ ـ ۴۶.
2.ر.ک: کنز العمّال، ج ۱۳، ص ۳۵.
3.ر.ک: الموضوعات، تذکرة الموضوعات، فَتّني، اللئالي المصنوعة، سيوطى.