143
آسيب شناختِ حديث

راه رويارويي

راه حلّ اصلي براي در امان ماندن از آسيب‌هاي جعل، شناسايي و حذف احاديث ساختگي است تا در ميدان عمل و اعتبار، از آنها استفاده نشود. خوشبختانه، رويارويي امامان و راويان با جعل، در همه عرصه‌ها و با همه شيوه‌هاي آن، بسياري از احاديث ساختگي را به ما شناسانده است. اساساً پس از بازخواني ميراث حديثي کوفه بر امام رضا عليه السلام به وسيله يونس بن عبد الرحمان و نيز نقّادي‌هاي ديگران، تعداد فراواني از روايات جعلي، از دست‌نوشته‌هاي حديثي و به تبع آن، از گردونه نقل و قرائت حديث، بيرون رانده شدند. همچنين برقراري نظام استوار استاد و شاگردي و سنّت کارآمد «عرضه حديث»، احاديث ساختگي
را معيّن کرد و آنها را از ساحت حديث شيعه، دور ساخت و با تلاش امامان و اصحاب بزرگ آنان، تنها رگه‌هايي بسيار کم‌رنگ از آن، باقي مانْد. افزون بر اين، مؤلّفان کتب رجال شيعه و اهل سنّت، به ‌ويژه کساني که به فهرست‌نويسى و کتاب‌شناسى توجّه داشته اند، به آميخته شدن حديث درست و غلط، و صحيح و مجعول در متن کتاب‌هاى حديثى، هشدار داده اند. اصطلاح‌هايى مانند: «فيهِ تَخْليطٌ عَظيمٌ»، ۱ «فاسِدٌ مُخْتَلِطٌ»، ۲ «تَخْليطٌ»، ۳ «فِيهِ تَخْليطٌ» ۴ و «تَخْليطٌ کُلُّه» ۵ درباره کتاب‌ها و يا «خَلَط» ۶ در باره راويان، به همين مطلب اشاره دارد، اگر چه اصطلاح آخر، يعني خلط، ممکن است که نشان‌دهنده راه يافتن خلط راوى به کتاب‌هايش نباشد و در مرحله عقيده و يا عمل شخصى، باقى مانده باشد.
گفتني است رجال‌شناسان و فهرست‌نگاران، در جايى که همه و يا بيشتر کتابي ساختگي بوده است، حسّاسيت بيشترى نشان داده و کوشيده‌‌اند تا آن را دقيق‌تر معرّفى کنند. براي نمونه، نجاشى در باره عبيد بن کثير کوفى مى گويد:
طَعَنَ أصْحَابُنا عَلَيهِ وَذَکَرُوا أنَّهُ يضَعُ الحَديثَ، لَهُ کِتابٌ يعْرَفُ بِکِتابِ التَّخْريجِ في بَني الشَّيصَبَانِ، وَأکْثَرُهُ مَوضُوعٌ مُزَخْرَفٌ وَالصَّحيحُ مِنهُ قَليلٌ، رَواهُ أبو عَبدِ اللّهِ بْنُ عَياشٍ عَنْ أبي الحُسَينِ عَبْدِ الصَّمَدِ بنِ عَليِّ بنِ مکرمِ الطّستيِّ، قَالَ: قَرَأتُهُ عَلَى عُبَيدٍ. ۷
شيعيان، بر او طعنه زده‌اند و گفته‌اند که او حديث مي‌ساخته است. او کتابي به نام التخريج في بني الشيصبان دارد که بيشتر آن، مجعول و مُزَخرف است و اندکي از آن، صحيح است. ابو عبد الله بن عياش، آن را از ابو الحسين عبد الصمد بن مکرم طستي روايت کرده و گفته است: آن را بر عُبَيد، قرائت کردم.
امّا اين، به معناي حذف کلّي همه احاديث جعلي نيست. حُسن ظنّ عالمان اهل سنّت به محدثان اوّليه، آنان را از نقّادي ژرف احاديث، باز داشته است. براي نمونه، آنان، احاديث فضائل حاکمان صدر اسلام و لزوم پيروي از آنان، روايات رؤيت خدا و تشبيه و تجسّم او به مخلوقات و مسائلي همچون جبر و اختيار را بدون بررسي دقيق، پذيرفته اند. در ميان شيعه نيز هنوز احاديث کساني مانند عبيد بن کثير وضّاع، در کتاب‌هاي کمتر در دسترسي مانند تفسير فرات الکوفي به چشم مي‌خورد. هرچند کتاب‌هايي که سراسر جعلي باشند و يا بيشتر احاديث آنها مجعول باشد، کمتر باقي مانده‌اند و دستيابى به مطالب آنها ميسر نيست و دادن حکم نهايي بر پايه داوري‌هاي صورت‌گرفته در باره آنها، دشوار است.
از اين رو، ما نمي‌توانيم تنها به تلاش‌هاي پيشينيان، بسنده کنيم و خود، بايد معيار تشخيص احاديث درست از نادرست را در دست داشته، با شيوه نقد حديث و معيارهاي آن، آشنا باشيم. شيوه‌ها و ملاک‌هايي مانند عرضه بر قرآن، سنّت، عقل، تجربه، علم، تاريخ قطعي و ديگر معيارهايي که در علم نقد حديث، آمده و اين جا، مجال ذکرشان نيست. علاقه‌مندان را به کتاب‌هايي که در باره وضع و نقد حديث نوشته شده، ارجاع مي‌دهيم.

1.رجال النجاشى، شماره ۶۹۲: على بن عبد الله.

2.همان، شماره ۶۲۱: عبد الرحمان بن کثير.

3.همان، شماره ۱۵۹: حسين بن حمدان خصيبى، و شماره ۵۵۶: عبد الله بن عبد الرحمان، و شماره ۱۲۱۰: يونس بن ظبيان.

4.همان، شماره ۴۳۴: ربيع بن زکريا، و شماره ۵۷۸: عبد الله بن ايوب، و شماره ۵۶۶: محمّد بن عبد الله بن مهران.

5.همان، شماره ۶۶۰: على بن حسان بن کثير، و شماره ۶۹۱: على بن احمد الکوفى.

6.همان، شماره ۵۵۱: طاهر بن حاتم قزوينى، و شماره ۵۹۳: عبد الله بن قاسم حارثى، و شماره ۱۰۵۹: محمّد بن عبد الله.

7.همان، شماره ۶۲۰. در معالم العلماء، ابن شهر آشوب (ص ۱۱۸، شماره ۵۵۹) نام کتاب، التخريج في بني الشيصبان و ولده و در أمل الآمل، شيخ حر عاملي (ج ۲، ص ۱۶۶، شماره ۴۹۲) نيز به نقل از آن، همين گونه آمده است.


آسيب شناختِ حديث
142

آسيب‌هاي دروني

وضع، در حوزه داخلي حديث نيز زيانهايي را پديد آورد. واضعاني که احاديثي را به نفع خود و مطابق با خواست خويش در لا به ‌لاي کتب حديث گنجاندند، تا چند دهه، سبب بي‌اعتمادي به برخي دست‌نوشته هاي حديثي شدند؛ زيرا مانند آنچه در آسيب‌هاي تقيه بيان کرديم، علم اجمالي به وجود چنين احاديثي و ناشناخته بودن آنها، محدّثان را وادار مي‌کرد که پيش از جداسازي سره از ناسره، و شناسايي واضعان و تأييد مشايخ حديث، از نقل احاديث هر کتاب حديثي‌اي که به دستشان رسيده است، خودداري کنند.
گفتني است اين حالت، نزد فرقه هاي گوناگون، يکسان نبوده و وضع در حيطه احاديث منتسب به امامان، بسي کم تر از حيطه روايات مستند به صحابيان و تابعيان بوده است. به ديگر سخن، تخريبِ ارزش هاي مبتني بر حديث و شکل گيري جوّ بي‌اعتمادي به گذرگاه نقل حديث ـ که در دهه‌هاي اخير، به وسيله مستشرقاني، مانند گلدزيهر و شاخت مطرح شده ـ ، بيشتر مربوط به دست‌نوشته هاي کاتبان و مؤلّفان غير مرتبط با امامان و اندکْ نوشته هاي غاليانِ طردشده به وسيله امامان است.
آسيب ديگرِ پديده نامبارک وضع حديث، زمينه‌سازي براي حمله به احاديث صحيح است. برخي محدّثان سودجو و فرقه‌پرست، براي اثبات ادّعاهاي خود، احاديث صحيح و حتّي متواتر ديگر فرقه ها را موضوع خوانده، از گردونه استدلال، خارج کرده اند. آنان، با بزرگ‌نمايي بيش از اندازه پديده وضع حديث، آن را حربه اي براي رويارويي با دشمنان خود ساختند و هر جا که پاي چوبينِ استدلالشان از رفتن باز مي مانْد، احاديث مورد استنادِ طرف مقابل را جعلي مي‌خواندند.
ما مي پذيريم که حديث جعلي وجود داشته است و در هر دو حوزه حديث شيعه و اهل سنّت نيز نمونه و مصداق دارد؛ امّا در گستردگي و شيوع آن بدان گونه که مؤلّفاني مانند ابن جوزي ادّعا کرده‌اند، ترديد داريم. ابن جوزي، در کتاب الموضوعات، پس از نقد احاديث معلومُ الحال در فضائل خلفايي مانند معاويه، برخي از احاديث فضائل و مناقب امام علي عليه السلام را نيز جعلي دانسته و با وجود نقل آنها در بسياري از منابع شيعه و اهل سنّت، تنها به دليل ادّعاي ضعف برخي راويان، آنها را انکار کرده است. ۱
برخي نيز روايات قابل پذيرشي را به دليل درک نکردن محتواي والايشان، رد کرده و آنها را ساختگي خوانده اند. عمر فلاته، در کتاب الوضع في الحديث، اين رويّه را پيش گرفته و برخي احاديث مربوط به عصمت ائمّه و علم به غيب ايشان را تاب نياورده و آنها را جعلي و خرافي خوانده است، بدون آن که دليل مقبولي براي آن ارائه کند. ۲ اين ادّعاها را در کتاب وضع و نقد حديث، بررسي و دلايل رد آن را ارائه کرده‌ايم.

1.الموضوعات، ج ۲، ص ۹۳ (باب في فضائل علي).

2.الوضع في الحديث، عمر فلاته، ج ۱، ص ۲۰۴ به بعد.

  • نام منبع :
    آسيب شناختِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    زائر
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 297220
صفحه از 320
پرینت  ارسال به